بازیافت
مقدمه
بشر اولیه از هزاران سال پیش دفع مواد زائد را مورد توجه قرار داده است. در زمانهای
اولیه ورود مواد زائد به محیط زیست، مشکل خاصی را ایجاد نمی کرد، زیرا جمعیت کم و
زمین قابل دسترس زیاد بود. در واقع مشکل دفع مواد زائد هنگامی مورد توجه قرار گرفت
که انسان به صورت اجتماعات به هم پیوسته یا به صورت قبایل در روستاها و مکانهای
ثابت زندگی اجتماعی را در پیش گرفت. جمع آوری و دفع مواد زائد جامد در فرآیند
تغییرات اجتماعی با دگرگونی از سیستم چادرنشینی و بیابان گردی به اقامت دائم و یکجا
نشینی شکل سازمان یافته تری به خود گرفت.
دستور دور کردن مواد زائد از محیط زندگی در قرن 19 میلادی تهیه شد. زمانی که انسان
کم و بیش نسبت به خطرات مواد زاید اطرافش آگاهی پیدا کرد. از آنجا که موجودیت هر
شهر به بهداشت آن، ازجمله آب سالم و نظافت شهری بستگی دارد، از روزگاران گذشته
رعایت موازین بهداشت شهری یک وظیفه اصلی در خدمات عمومی و نظافت محیط زیست محسوب می
شود .
در سال 1131 میلادی یعنی 862 سال قبل در شهرهای اروپا به طور مثال در پاریس که
دارای خیابانهای خاکی بوده، مردم زباله ها و مدفوع خود و حیوانات خویش را در کنار
معابر های عمومی تخلیه می کردند و بدین ترتیب این زباله ها در دسترس حیواناتی مانند
خوک، اسب و حتی اطفالی که کنجکاوانه در آن به جستجو می پرداختند، قرار می گرفت.
طبق یکی از وقایع تاریخی، در یکی از خیابانهای شهر پاریس، فریدریش ویلهم پادشاه آن
زمان با خوکی که درحال خوردن زباله بود تصادف کرد که این واقعه به کشته شدن او منجر
شد. این واقعه سرآغازی برای رفت و روب خیابانهای پاریس گردید. نظافت شهری در پاریس
هنگامی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که در سال 1184 میلادی فلیپ دوم شاه و فرمانروای
پاریس برای مشاهده تصادفی که در خیابان مشرف به قصر اتفاق افتاده بود به پنجره
بیرونی آمد و در اثر بوی تعفن ناشی از مدفوع و فضولات شهری بیهوش شد.
جالب است بدانیم درست 800 سال قبل از این زمان یعنی در صدر اسلام، مقرراتی وجود
داشت که مردم را وادار به رعایت بهداشت فردی و اجتماعی می نمود. نجس بودن ادرار،
رعایت طهارت و حتی دستورالعملهای پاکسازی خیابانها و بسیاری دیگر از مقررات اسلامی،
تنها بخشی از این موارد است که مقایسه آن با سابقه تاریخی جهان موجب افتخار و
مباهات مسلمانان جهان است.
در کشور ما وجود کانال های فاضلاب و جایگاهای تجمع زباله* در قصرها، عبادتگاها و
ابنیه تاریخی، دلیلی است بر این ادعا که ایرانیان قدیم به این اصل مهم بهداشتی توجه
خاصی داشتند.
جمع آوری زباله که در سالهای اخیر به صورت یک ضرورت اصلی در مسائل دفع زباله مطرح
شده است، ابتدا با چرخ و گاری صورت می گرفت اما امروزه، همگام با سایر پیشرفت های
تکنولوژی، از ماشین آلات پیشرفته برای این کار استفاده می شود .
بررسیها نشان داده است که در دوران قدیم در شهر بيت المقدس، قبله اول مسلمين،
خیابانها هر روز با همکاری ساکنان آن تمیز می شده و محل دفع زباله های شهری مکانی
جهت تبدیل مواد آلی زباله به کود بوده است. چینیها از 3000 سال قبل در مورد زباله
ها و استفاده کردن آنها در کشاورزی قوانینی داشته اند و حدود 500 سال پیش از میلاد
مسیح در آتن اولین قانون مدون منع گذاشتن زباله ها در خیابانها صادر شده است. در آن
زمان یونانیها مواد زائد خود را در مکانهایی که 1.5 کیلومتر از حصارهای شهر دورتر
بوده تخلیه میکردند تا لاشخورها زباله ها را از بین ببرند. این ابتکار یونانیها تا
مدتها در اروپا رواج داشت ولی بتدریج در قرون وسطی به فراموشی سپرده شد و روشهای
دیگر جایگزین آن گردید. به طور مثال اهالی پاریس تا قرن چهاردهم میلادی از روش
پرتاب زباله از پنجره استفاده می کردند.
سومریها اولین ملتی بودند که در زمان ایلامی ها اقدام به ساختن نوعی عبادتگاه کردند
که در داخل و قسمتهای تحتانی آنها
وسایلی
برای عبور مواد زائد ساخته شده بود.
روند تدابیر مدیریتی در زمینه مواد زائد جامد شهری، به شکل سازمان یافته تری در
کشورهای مختلف اروپایی ادامه یافت و هر کشوری الگوی خاصی را در این زمینه ارائه
نمود. در سال 1473 در کشور هلند زباله دانهای ویژه ای در مناطق مختلف شهر آمستردام
نصب گردید و مواد آلی زباله ها به همراه دستمزد تخلیه زباله دانها به داخل این ظروف
ریخته میشد تا صاحبان زباله دانها ضمن تخلیه آنها، دستمزد خود را نیز دریافت کنند.
پراکندگی زباله در سطح شهرهای اروپا در قرن چهاردهم موجب شایع شدن بیماری مرگ سیاه
شد که نیمی از اروپائیان را کشت و به دنبال آن باعث بروز بیماریهای مسری و تلفات
زیاد شد. در سال 1560 میلادی شهردار هامبورگ درباره دفع زباله برنامه ریزی و تصمیم
گیری نمود.
با افزایش میزان زباله و طرحهای جدیدی که در زمینه جمع آوری آنها ارائه گردید
استفاده از بارکشهای حمل زباله در نیمه قرن هجدهم میلادی متداول شد که بیانگر اهمیت
و توجه ویژه به مسائل بهداشتی و مدیریت مواد زائد جامد بود.
تا زمان رنسانس هیچ روش سازمان یافته ای برای دفع زیان وجود نداشت. تا دهه 1900
میلادی بیشتر روش دفع زایدات به صورت تلنبار در محیط بود. و در حدود در سال 1904
میلادی دفن بهداشتی زباله ها، به عنوان اولین و ساده ترین روش، در آمریکا مطرح
گردید و تا سال 1910 توسعه یافت. اما بطور کلی تا دهه 1950 روش تلنبار غیربهداشتی
بدون توجه به جنبه های فنی در مهندسی و حفظ محیط زیست ادامه داشت. در برخی ایالت
کشور آمریکا در سال 1954 تخلیه زباله در گودالهای روباز سوزاندن آن مرسوم شد. در
انگلستان نیز در سال 1932 میلادی موضوع دفن کنترل شده به عنوان روش سالم و مناسب
مورد مطالعه قرار گرفت و به صورت مجموعه ای مدرن منتشر گردید [مجلسی،منیره،1381].
مدیریت بین المللی مواد زائد جامد انتخاب ترکیبی از فنون، تکنولوژی ها و برنامه های
مدیریتی برای دستیابی به اهداف مدیریت مواد زائد جامد یعنی حفاظت از محیط زیست و
کنترل آلودگیهای ناشی از این مواد است ،در مدیریت مواد زائد جامد چهار اصل اساسی شامل: کاهش، استفاده مجدد، بازچرخش و
بازیافت مطرح می شود که تا از سال 1998 در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی به
صورت قانون درآمده است.
تاریخچه مدیریت مواد زائد در ایران
از اوایل دهه 1290 اولین شهرداری ها در شهرهای مختلف کشور ایجاد شدند و به ارائه
خدمات شهری پرداختند. مسئولیت مدیریت مواد زائد جامد شهری به عهده شهرداری ها بود.
در کشور ما، پرداختن به مساله جمع آوری و دفع زباله، بر اساس موازین و استانداردهای
جهانی، به حدود 34 سال قبل برمی گردد. در سال 1338 اولین سیستم جمع آوری زباله توسط
شهرداری تهران به وجود آمد و طی آن زباله ها را به خارج از شهر حمل کردند.
از آن زمان به بعد در شهرهای دیگر کشور نیز عملیات جمع آوری زباله در برنامه روزانه
شهرداری ها قرار گرفت. در آن زمان با ساختن صندوق های بلدیه مواد زائد شهری را به
خارج از شهر منتقل کرده و به صورت تلنبار در فضای روباز تخلیه می نمودند. بدین
ترتیب عملیات دفن بهداشتی زباله ها تا سالهای اول انقلاب اسلامی، جز در موارد
معدودی که در شهر تهران وجود داشت، در ساير شهرهاي کشور انجام نمی گرفت. نخستین
برنامه اصولی دفن بهداشتی زباله عملا در سال 1359 با توجه به اصول و موازین بهداشتی
در شهر همدان برنامه ریزی و اجرا شد، از آن زمان به بعد شهرداری تهران، اصفهان، قم،
سمنان، اهواز، مشهد و دیگر شهرهای کشور نیز برای دفن بهداشتی زباله های شهری برنامه
ریزی کردند.
بعد از انقلاب اسلامی در سالهای 59 تا 64 شهرداری تهران برنامه ریزی های گوناگونی
جهت حل معضل زباله انجام داد و روش های گوناگونی را برای نگهداری زباله تجربه کرد
از آن جمله می توان به نصب کانتینرهای کوچک در کنار برخی خیابانها و محلات اشاره
کرد.
در سال 1364 و همزمان با بالا گرفتن مشکل زباله و آلودگی بیش از پیش شهر، شهرداری
تهران بر آن شد تا برخوردی ریشه ای با این معضل بکند و چاره اندیشی اساسی و برنامه
ریزی شده ای برای حل آن داشته باشد. بدین ترتیب دفتر مطالعات و برنامه ریزی شهر
تهران سیستم جمع آوری و حمل و دفن زباله شهر تهران را در سال 1364 پیشنهاد نمود.
در مرحله اول طرح، زباله ها از محل تولید به وسیله چرخ دستی و یا وانت نیسان به
ایستگاه های خدمات شهری و ایستگاه های محلی انتقال زباله شهری، که کامیونها یا
کانتینرهای حمل زباله در آنجا مستقر هستند، حمل شده و زباله بطور مستقیم تحویل و در
کامیونهای پرسی یا کانتینرها تخلیه می شود.
در مرحله دوم نیسان ها و یا کامیون های زباله کش به ایستگاه های انتقال مرکزی زباله
رفته و در آنجا زباله خود را مستقیما به کانتینرهای 30 تنی تخلیه می کنند. سپس
کانتینرها با تریلرها به مراکز دفن بهداشتی و یا بازیافت زباله فرستاده می شوند و
مرحله سوم شامل دفن بهداشتی زباله در مراکز دفن و یا بازیافت زباله و تبدیل آن به
کود گیاهی و یا بازیافت مواد دیگر موجود در زباله ها است.
خوشبختانه همه شهرهای بزرگ و بسیاری از شهرهای کوچک کشور عملیات دفن زباله را تا
حدود زیادی انجام داده یا در این زمینه در حال برنامه ریزی هستند. برگزاری
سمینارهای متعدد آموزشی و تخصصی در زمینه های مختلف مدیریت زباله در وزارت کشور،
وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و دانشگاه ها، نمونه بارزی از توجه به این
مساله مهم بهداشتی است. وجود سیستم های مختلف جمع آوری زباله و تنوع آن در شهرهای
مختلف و اعمال روش کودسازی در اغلب شهرها و روستاهای کشورمان در ده سال اخیر، بخشی
از اقدامات صورت گرفته در روند مدیریت زباله های شهری را نشان می دهد.
زباله
زباله یعنی
پسمانده و باقیمانده از تولید یا تغییر شکل چیزهای دیگر و نیز آنچه که قبلا
استفاده شده و دیگر به آن احتیاجی نیست. در تعريف ديگر زباله به مجموعه مواد ناشی
از فعالیتهای انسان و حیوان که معمولاً جامد بوده و به صورت ناخواسته و یا غیر
قابل استفاده دور ریخته میشوند اطلاق میگردد. این تعریف به صورت کلی در برگیرنده
همه منابع، انواع طبقه بندیها، ترکیب و خصوصیات مواد زاید است.
تعریف
آژانس محیط زیست از زباله:
هرگونه زائدات خانگی، صنعتی، تجاری، بهداشتی، لجن تصفیه خانه ها و حوضچه های تثبیت
خاکستر و بقایای زباله سوزها، زائدات حیوانی، مواد قابل اشتعال و رادیواکتیو
و.....را زباله می گویند.
انواع
زباله
در تقسيم بندي
كلي، زباله ها به چهار دسته کلی زبالههای خانگی ، زبالههای صنعتی و زبالههای
خطرناک و زبالههای بیمارستانی تقسیم میگردند.
زبالههای خانگی
در
نشریات
و کتب از تعاریف و طبقه بندیهای مختلفی برای توضیح اجزای مواد زاید
جامد
خانگی استفاده شدهاست. تعاریف ارائه شده در زیر میتواند به عنوان یک راهنما برای
شناسایی اجزای مواد زاید شهری مورد استفاده قرار گیرد.
-
زایدات
غذایی :به قسمت فسادپذیر زباله که معمولاً از زایدات گیاهی، تهیه و طبخ و یا انبار
کردن
مواد غذایی
به دست میآید، اطلاق میشود. کمّیت پس ماندههای غذایی در طول سال متغیر بوده
و در ماههای تابستان، که مصرف
میوه
و
سبزی
بیشتر است، به حداکثر میرسد. پس ماندههای غذایی مهمترین قسمت زبالهاست، چرا
که از یک سو به دلیل تخمیر و فساد سریع، بوی نامطبوع تولید کرده و محل مناسبی
برای رشد و تکثیر مگس و سایر
حشرات
و
جوندگان
است و از سوی دیگر به دلیل قابلیت تهیه کود (کمپوست) از آن حائز اهمیت است.
قابل ذکر است که میزان پس ماندههای فسادپذیر در زبالههای خانگی ایران بین ۳۵
تا ۷۶ درصد گزارش شدهاست.
-
آشغال
به قسمت فساد ناپذیر زباله به جز خاکستر گفته میشود. آشغال در زباله معمولاً شامل
کاغذ،
پلاستیک،
قطعات فلزی،
شیشه،
چوب
و موادی از این قبیل میشود. آشغال را میتوان به دو بخش
قابل اشتعال
و
غیرقابل اشتعال
تقسیم کرد.
-
خاکستر: به
باقیمانده حاصل از سوزاندن
زغال،
چوب و دیگر
مواد سوختنی
که برای مقاصد صنعتی، پخت و پز و یا گرم کردن منازل بکار میرود گفته میشود.
-
زایدات ناشی از
تخریب و ساختمان سازی: به زایدات حاصل از تخریب ساختمان، تعمیر
اماکن مسکونی،
تجاری،
صنعتی، و یا سایر فعالیتهای ساختمان سازی اطلاق میشود و همچنین موادی که از
وسایل نقلیه به جای ماندهاست.
-
زایدات
ویژه:
این قسمت از زبالهها شامل مواد حاصل از جاروب کردن خیابانها و معابر، برگ
درختان، اجساد حیوانات مرده است.
زبالههای
صنعتی
:
زبالههای
صنعتی، مواد زاید ناشی از فعالیتهای صنعتی هستند و معمولاً شامل فلزات، مواد
پلاستیکی، مواد شیمیایی و مواد اولیه فاسد شده،
تولیدات مرجوعی فاسد و غیر مفید، مواد واسطه تولیدی
غیر مفید و
بالاخره زبالههای ویژه ای می شود که عمل جمع آوری، حمل و نقل و دفع آنها ضوابط
خاص و مقررات ویژهای را به خود اختصاص دادهاست.
زبالهها بیمارستانی:
زبالههای بیمارستانی با توجه به نوع کار و وظیفه در هر بخش بیمارستانی، متفاوت
هستند، مثلاً زباله های بخش عفونی یا اطاق عمل، با مواد زاید آزمایشگاه یا بخش
رادیولوژی،
تفاوت محسوسی دارد و طبق یک بررسی، زباله بخشهای مختلف بیمارستانها به هفت گروه
تقسیم میشوند:
-
زبالههای معمولی بیمارستان:
عموماً شامل زبالههای مربوط به بسته بندی مواد و دیگر زبالههای پرسنل شاغل در
بیمارستان و خوابگاههای آنهاست.
-
زبالههای پاتولوژیک
و خطرناک:
شامل زباله های اتاق عمل ،اتاق زایمان، بخش اورژانس، اتاق درمان، ایستگاه پرستاری،
بخش آی سی یو، بخش تزریقات، بخش پاتولوژی، آزمایشگاه، بخش عفونی، بخش اتوپسی، اتاق
پانسمان، بخش دیالیز، اتاق ایزوله، بانک خون، بخش سوانح سوختگی و داروهای تاریخ
گذشته و ته مانده داروها و مواد شیمیایی و بطور کلی زباله های عفونی که عبارتند از
: کلیه پارچه ها و البسه آلوده به خون و غیره و گاز و پنبه مصرف شده برای پانسمان،
نمونه های آزمایشگاهی محیط های کشت، اقلام پلاستیکی مانند سوند، دستکش، کسیه دارو
،سرنگ فیلترهای دیالیز و.....
-
مواد زاید پرتوزا:
شامل جامدات، مایعات و گازها بوده و در برخی از بخشها و آزمایشگاههای
بیمارستانها وجود دارند که جمع آوری و دفع آنها شرایط ویژهای دارد.
-
مواد زاید شیمیایی:شامل
جامدات، مایعات و گازهای زاید میباشد که به وفور در بیمارستانها وجود دارد،
در بخشهای تشخیص و آزمایشگاهها ماحصل نظافت و ضدعفونی بیمارستان، وسایل و
ابزار تنظیف و ضدعفونی به انضمام داروها و وسایل دور ریختنی اطاق عمل بخش دیگری
از این زباله ها را تشکیل میدهند. مواد زاید شیمیایی ممکن است خطرناک باشند.
فضولات شیمیایی خطرناک در سه
بخش زیر تقسیم بندی می شوند:
-
فضولات سمی :
این فضولات با PH
کمتر از 2 (به شکل اسیدی) و بالاتر از 12 (به حالت قلیایی) در زبالههای بیمارستانی
وجود دارند. بخشی از داروهای اضافی و یا فاسد شده، جزو اینگونه فضولات به حساب می
آیند.
-
مواد قابل احتراق :
شامل ترکیبات جامد، مایع و گازی شکل.
-
مواد واکنش دهنده و موثر:
در سایر فضولات که تا حدودی در زبالههای بیمارستانی قابل تشخیص هستند.
از فضولات شیمیایی بی خطر می توان قندها، اسیدهای آمینه و برخی از نمکهای آلی و
معدنی را نام برد. اسیدهای آمینه و نمکهای شیمیایی نظیر نمکهای سدیم، منیزیم،
کلسیم، اسید لاکتیک، انواع اکسیدها، کربنات ها، سولفاتها و فسفاتها قسمتی از مواد
زاید شیمیایی هستند.
-
مواد
زايد عفوني:
اين مواد شامل جِرم هاي پاتوژن در غلظت هاي مختلف هستند كه مي توانند به سادگي
منجربه بيماري شوند. منشاء آن ها ممكن است پس مانده هاي آزمايشگاهي، جراحي و
اتوپسي بيماران عفوني باشد. وسايل آغشته به جرم هاي عفوني در بيمارستان، شامل
دستكش، وسايل جراحي، روپوش، لباس هاي بلند جراحي، ملحفه و غيره است. اين زباله
ها تقريبا 10% كل زباله هاي بيمارستاني را تشكيل مي دهند. از وسايل جراحي مي
توان سرنگ ها، اره هاي جراحي، شيشه هاي شكسته، كاردهاي كوچك جراحي و غيره را در
يك دسته بندي خاص منظور كرد.
-
ظروف
مستعمل تحت فشار:
ظروفي مثل قوطي هاي افشانه (آئروسُل)، گازهاي كپسوله شده و غيره كه اگر براي از بين
بردن آن ها از دستگاه هاي زباله سوز، استفاده شود موجب بروز خطر مي شود زيرا در
پاره اي از موارد داراي قابليت انفجار هستند.
-
زباله های نوک تیز شامل
: سرسوزن - تیغ و.... که در جعبه و قوطی جمع آوری می گردد .
توصیه های ضروری
:
در بخش ها ضرورت دارد که برحسب مورد از ظروف مجزا برای جمع آوری مواد زائد جامد
(شبه خانگی خطرناک ) استفاده شود. مثلا برای زباله های شبه خانگی یا معمولی ازکیسه
مقاوم مشکی و مخزن آبی رنگ و برای زباله های خطرناک از کیسه مقاوم زرد رنگ با مخزن
زرد رنگ استفاده شود و در صورت نبود کیسه زباله مقاوم از دوکیسه همرنگ داخل یکدیگر
استفاده و زباله ها به طریق بهداشتی حمل و دفع گردد .
وسایل تزریق،کیسه های خون و سرم و وسایل زائد آلوده پانسمان که در بخشهای عادی مصرف
می شود لازم است پس از انجام کار توسط مسئول مربوط به قسمت اتاق درمان ایستگاه
پرستاری به منظور قرار دادن در ظرف زباله های خطرناک منتقل گردد .
مقررات مربوط به مواد زائد
جامد بیمارستانی در ایران :
در
کشور ایران، نظافت شهری از تصویب قانون بلدیه به تاریخ 20 ربیع الثانی 1325
هجری قمری به عهده شهرداری ها گذاشته شد. متعاقباً براساس قانون 1334 شمسی ((مراقبت
در امور بهداشت )) بخشی از وظایف شهرداری ها شد. وزیر بهداشت، درمان وآموزش پزشکی
کشور در تاریخ 28/7/1376 طی نامه ای درخواست کرد تا به منظور جلوگیری از اشاعه
بیماری ها از طریق زباله و تأمین سلامت و ارتقاء بهداشت جامعه و با عنایت به حساسیت
و خطرناک بودن زباله های بیمارستانی، تفکیک، جمع آوری و دفع مواد زائد بیمارستانی
طی دستورالعملی که توسط کمیته کشوری مدیریت بهداشت زباله تدوین شده است توسط
استانداری های سراسر کشور و پس از مطرح شدن در شورای بهداشت هر استان، با دقت
اجراشود. در این دستورالعمل که اولین گام همه جانبه جهت اجرای مدیریت مواد زائد
بیمارستانی در کشور می باشد، جزئیات قابل توجهی در خصوص نحوه جمع آوری و شرایط محل
نگهداری موقت زباله های بیمارستانی ارائه شده و جهت دفع زباله های خطرناک از روش
دفن ترانشه های ویژه با استفاده از پودر آهک توصیه شده است
.
توصيه هايي به منظور ارتقای بهداشت و سلامت جامعه و کاهش عفونت های بیمارستانی :
-
مواد زائد جامد معمولی یا شبه خانگی بیمارستانی بایستی در کیسه زباله مقاوم مشکی
رنگ جمع آوری و در مخزن آبی رنگ قابل شستشو نگهداری و همراه مواد زائد جامد خانگی
جمع آوری و دفع گردد .
-
زباله های نوک تیز و برنده در جعبه (محفظه ) مخصوصی جمع آوری و همراه زباله های
خطرناک دفع گردد .
-
زباله های خطرناک در کیسه زباله مقاوم زرد رنگ جمع آوری و در مخزن زردرنگ قابل
شستشو و ضدعفونی نگهداری و توسط شهرداری به محل دفن منتقل و در ترانشه های ویژه با
استفاده از پودر آهک دفن گردد.
-
پسماندهای مواد رادیواکتیو تحت شرایط خاص خود زیر نظر مسئول بهداشت پرتوها (فیزیک
بهداشت ) بخش مربوط جمع آوری ، نگهداری و طبق ضوابط دفع گردد .
-
اعضا و اندامهای قطع شده (یا قسمت های جداشده بدن و یا جنین سقط شده ) باید بطور
مجزا جمع آوری و برای دفع در گورستان محل، حمل شده و به روش خاص خود دفع شود.
-
حمل زباله های بیمارستانی بخصوص زباله های خطرناک احتیاج به وسیله حمل مخصوص با
علامت خاص زباله های عفونی دارد .
محل نگهداری موقت زباله بایستی دارای شرایط زیر باشد :
-
ارتباط مناسب با بخش ها داشته باشد .
-
از نظر آلودگی حداقل مزاحمت را داشته باشد .
-
حتی الامکان از بخشهای مختلف و آشپزخانه دور باشد .
-
قابل شستشو و ضدعفونی باشد .
-
جهت نگهداری انواع زباله بیمارستانی قسمت بندی شده باشد .
-
نظارت بهداشتی و ایمنی کاملاً رعایت شده باشد .
نكته
مهم: بطور کلی بازیافت زباله های بیمارستانی ممنوع است .
زبالههای خطرناک
هر ساله مقادیر زیادی مواد زاید
خطر ناک تولید می شود که به راستی موجب نگرانی است. این مواد نه تنها مواد غذایی و
آب و هوا را آلوده می کند بلکه زیست بوم هایی را که انسان به آنها متکی است، به شدت
تهدید می کند. مواد زاید خطرناک شامل رنگ های روغنی، تینر، ضد یخ و ... هستند. اما
خطرناکترین زباله ها، زباله های هسته ای است.
اشکال این مواد در این است که در
حال عادی غیر قابل تجزیه بوده و عمر بسیار طولانی دارند و در تمام
طول عمر خود، پرتوهای مخرب و مضری را از خود متصاعد می کنند.
مواد زاید خطرناک، مواد زاید جامد یا مایعی هستند که به علت کمّیت، غلظت و یا کیفیت
فیزیکی، شیمیایی و یا بیولوژیکی میتوانند باعث افزایش میزان مرگ و میر و یا
بیماریهای بسیار جدی شوند. براساس تعریف آژانس
حفاظت محیط زیست (( Environmental
Protection Agency: EPA))
زبالههای خطرناک به مواد زاید جامدی اطلاق میشود که بالقوه خطرناک بوده و یا
اینکه پس از طی مدت زمانی موجبات خطر را برای محیط زیست، فراهم میکنند. زبالههای
خطرناک معمولاً یکی از مشخصات قابلیت انفجار، احتراق، خوردگی، واکنش پذیری و سمی را
دارا بوده و اغلب تحت عنوان مواد زاید
پرتوزا،
پسماندههای شیمیایی، زایدات قابل اشتعال، زایدات
بیولوژیکی
و
مواد منفجره
دسته بندی میشوند: از منابع عمده زایدات بیولوژیکی، بیمارستانها، آزمایشگاهها و
مراکز تحقیقات پزشکی هستند. زبالههای بیمارستانی به دلیل آنکه حاوی زایدات
پاتولوژیکی،
مواد زاید پرتوزا، زایدات دارویی، مواد زاید عفونی، مواد زاید شیمیایی و بعضاً ظروف
مستعمل تحت فشار هستند، از منابع عمده، زبالههای خطرناک در شهرها بهشمار میآیند.
همانطور که اشاره شد از دیگر زباله های خطرناک زباله های هسته ای بوده که در ادامه
به آن می پردازیم. فناوری گردآوری، دفع و یا احیای این مواد در سنجش با زبالههای
شهری و خانگی تفاوت بسیار دارد و باید جداگانه مورد توجه قرار گیرد.
تعریف سازمان حفاظت و بازیابی از مواد سمی وخطرناک:
ضایعاتی که در اثر مدیریت نامطلوب (جمع آوری - حمل و نقل - تصفیه و دفع) باعث مرگ و
میر موجودات و یا شیوع بیماری های جبران ناپذیر و بالقوه خطرناک برای انسان،
موجودات زنده و یا محیط زیست شوند.
تعریف
WHO از مواد زائد سمی و خطرناک:مواد زائدی که بدلیل خصوصیات فیزیکی، شیمیایی یا بیولوژیکی، جمع آوری، جابجایی و
دفع آنها مستلزم تدابیر خاصی است تا از بروز هرگونه تاثیر سوء بر محیط زیست و سلامت
انسان جلوگیری شود.
تعریف
EPA از مواد زائد سمی و خطرناک :به مواد زائدی که به دلایل زیر دارای قدرت آسیب رسانی به سلامت انسان و یا ارگانیسم
زنده می باشد.
-
در طبیعت غیر قابل تجزیه و پایدارند.
-
برای موجودات زنده کشنده هستند.
-
دارای خاصیت تجمعی با تاثیرات مخربند.
-
از نظر بیولوژیک قابل ازدیاد هستند.
نگهداری و جمع آوری:
-
ذخیره
و برداشتن مواد زائد از محل تولید که نیازمند سیستم نگهداری بدون خطر ماده زائد
است.
-
80
درصد از کل مخارج مدیریت مواد زائد به مرحله جمع آوری (روش جمع آوری - تجهیزات -
نیروی انسانی بارگیری - بسته بندی و برچسب) تعلق دارد.
محل نگهداری - ظروف نگهداری - بازرسی - وجود وسایل حفاظت فردی - زهکشی مناسب نیز
باید مورد توجه قرار گیرد.
حمل و نقل:
قبل
از حمل و نقل 3 مرحله باید انجام شود:
-
شناسایی،
بسته بندی و برچسب
-
تکمیل برگه های مشخصات مواد زائد (وضعیت فیزیکی - نوع عملیات دفن یا بازیافت -
شماره
EPA
–
مقدار محموله
–
نوع جنس مخازن
–
ضمانت نامه تولیدکننده برای انجام عملیات حمل و سالم نگهداشتن محیط زیست و پیشگیری
از آلودگی ها).
-
تکمیل برگه های مربوط به چگونگی انجام حمل و نقل که باید توسط تولید کننده وحمل
کنندگان پر شود.
این برگه ها شامل
سوالاتی از این قبیل است که:(آیا سمی و خطرناکند - اطلاعاتی در مورد آن -
آیا حمل و نقل محدودیت دارد - آیا بسته بندی مناسب است - چگونگی نحوه
حمل و نقل مشخص شده - آیا بسته بندی و برچسب گذاری شده - آیا راه مقابله در
صورت بروز حادثه تعیین شده و ...)مرکز
داده تبیان
زباله های هسته ای:
موضوع تولید زبالههای هستهای از زمان کشف
مواد رادیواکتیو
مدنظر بوده است. ولی
توجه خاص به آن پس از کشف شکافت است چرا که کلیه
راکتورهای شکافت هستهای
ایزوتوپ های
رادیواکتیو تولید میکنند. میزان تابش بسیاری از ایزوتوپ ها برای حیات جانداران
خطرناک است، بنابراین مسئله
جداسازی
و انبار نمودن و دفن ایمن آنها با
زیاد شدن تعداد راکتورها و سطح انرژی آنها سال به سال مباحث گستردهای را در بر
میگیرد.
راکتورهای هستهای
زبالههای
رادیواکتیوی
تولید میکنند که از خود،
ذرات آلفا،
بتا
و
اشعه گاما
متصاعد میکند. ذرات آلفا را میتوان بوسیله یک صفحه
کاغذ
و یا چند سانتیمتر هوا و ذرات بتا را میتوان بوسیله فلز نازک و یا چند متر هوا
متوقف کرد. در حالیکه اشعههای گاما بوسیله چندین سانتیمتر
سرب
و یا حتی سپر سنگی اضافه متوقف میشوند، چون ذرات آلفا از همه بزرگترند، بیشترین
آسیب را میرسانند. امّا اشعه گاما بیشترین نفوذ را دارد.
معمولا زبالهها را برحسب منشآ آنها دستهبندی میکنند و عبارتند از گازها، محلول
های رقیق و جامدات. گرچه زبالههای هستهای غیر نظامی در مقایسه با دیگر زبالههای
هستهای حجم بسیار کمتری دارد، اما
ایزوتوپ هایی
مانند
Sr__
است که در ساختمان
ماده
به جای
کلسیم
مینشیند و ضایعات ناشی از تشعشع را در یک نطقه متمرکز میکند. نیم عمر بسیاری از
این ایزوتوپ های زبالههای هستهای آنچنان طولانی است که باید برای هزاران سال
عایقسازی شود تا در اثر واپاشی هستهای به سطح ایمنی قابل قبولی برسد.
مشکلات ناشی از زباله هستهای

خطر
واپاشی رادیواکتیوی:
خطر عمده
ناشی از این واقعیت است که بعضی
نیم عمرها
زمان فعال زبالههای رادیواکتیوی را به هزاران سال میرسانند. واپاشی
رادیواکتیوی
باید جریان خود را طی کند حتی اگر هزار سال طول بکشد.
-
فراوانی
زباله هستهای:
در فرایند تولید
انرژی
هستهای
مقدار زیادی زباله رادیواکتیوی بوجود میآید.
براساس
آمار وزارت
انرژی آمریکا از سال 1946 تا 1983 حدود 71 میلیون پوند زباله رادیواکتیو از هفت
مرکز در آزمایش های مربوط به هوا ، آب و زمین تخلیه شده است. بدیهی است که
زبالههای
دیگری نیز از مراکز دیگر تخلیه شده است.
-
زبالههای گازی:
غالبا ایزوتوپ های
رادیواکتیو از گازهای نجیب، از قبیل
کریپتون
هستند.
تریتیم که
ایزوتوپی از هیدروژن است نیز به
صورت گاز، عمدتا بصورت بخار آب تخلیه میشود. تریتیم بشکل بخش هیدروژنی
مولکول آب در
زنجیرهای زیست شناختی مواد غذایی وارد میشود.
-
آبهای زیرزمینی:
ایزوتوپ های
رادیواکتیو در زبالههای مایع، معمولا از طریق بارندگی به صورت جامد در
میآید و
انبار میشود. اگر این زبالهها در زمین در گودالهای بدون آستر، بدون آنکه
در
محفظههای خاص باشند دفن شوند در طی چند قرن بعد آبهای زیرزمینی این مواد
رادیواکتیو را پراکنده خواهند کرد.
عایقسازی زبالههای هستهای
بطور کلی، مشکل عایقسازی زبالههای هستهای را در دو پرسش میتوان خلاصه کرد:
اول اینکه بهترین شکل زبالهها چیست و دوم اینکه در کجا باید آنها را نگهداری
کرد؟ ابتدا تصور بر آن بود که از راه باز فرآوری سوخت مصرف شده میتوان
پلوتونیوم را استحصال کرد و در راکتورهای مولد مورد استفاده قرار داد و اینکه
بدین ترتیب تمام زبالهها باید به صورت محلول در آورده شود تا موجب
تسهیل باز فرآوری شود.
بدلیل نگرانیهایی که در مورد سمّی بودن و ایمنی پلوتونیوم در امریکا وجود
داشت، برنامه بازیابی سوختهای هستهای در ایالات متحده در سال 1972، باطل شد و
راکتورهای نیروگاههای برق این کشور از این ماده بهرهمند نشد. در بهترین حالت
، منطق این تصمیمگیری سئوالبرانگیز است. پلوتونیوم از کادمیوم ،
سرب
و یا
آرسنیک
که با واپاشی هستهای از بین نمیرود، کمتر سمی است. حداکثر خطر پلوتونیوم زمانی است که بوسیله انسان استشمام شود که بدین ترتیب
ذرات آلفا به بافتهای ریهها صدمه زده ، ممکن است باعث سرطان شود.
افزون برآن، همانگونه که زبالههای راکتورهای تجاری در اغلب کشورهای اروپایی
بازیابی میشود، حجم زیادی از پلوتونیوم موجود در زباله هستهای دفاعی ایالات
متحده نیز بازیابی میشود. با این وجود ، هنوز در ایالات متحده و کانادا، سوخت
مصرف شده راکتورهای تجاری را عمدتا" در مخازن
آب
در محل راکتورها نگهداری کرده، منتظر تصمیمگیری در خصوص شکل و محل نهایی دفع
آنها هستند. ارسال سوخت هستهای بازیابی شده غنی از پلوتونیوم از فرانسه به
ژاپن درسال 1992، بانگرانیهای زیاد عموم همراه شد.
شکل دفع زبالههای هستهای
شکل دفع زبالههایی با سطح بالای تشعشع ، تقریبا" بطور یقین نوعی
جامد
خواهد بود؛ زیرا هم فشردهتر است و هم اینکه
ایزوتوپ ها
را از آب کره و زیست کره جدا نگه میدارد. روش مهر و موم کردن زبالهها در
محفظهای از سیمان ،
شیشه
،
سرامیک
و یا سنگ و یا کانی مصنوعی ساخته شده، بیشترین توجه را به خود جلب کرده است.
در سیستمهای دفع زباله فرانسه از شیشه ای از جنس سیلیکات استفاده میکنند.
سوئدیها برخی از زبالههای هستهای خود را در بشکههای مسی نگهداری میکنند،
زیرا مصنوعات باستان شناسی که از
مس
آزاد ساخته شده است، هزاران سال است که سالم ماندهاند، هر چند نگرانیهایی
ابراز گردیده است مبنی بر آنکه ممکن است برای جوامعی که دستشان از منابع معدنی
تهی است، مس هدف جذابی باشد.
مرحله عملیاتی برای دفن زباله هستهای بستگی به
قدرت تشعشع
و خطر حاصل از آنها
دارد.
زبالههای با اکیتویته پائین:
پسمان
یا زباله هستهای از مرحله
معدن کاری اورانیم و توریم
شروع میشود. پس
از معدن کاری
متالوژی،
پسمان دارای
رادیوم
خطرناک است این ایزوتوپ بصورت فضائی شیمیایی سولفات رادیوم همراه با باریت در
منطقه
خود معدن دفن میشود. قسمت اعظم پسمان با اکتیویته پائین و متوسط در طی کار
عادی
راکتیو تشکیل میگردد. پس از اعمال شیمیایی مناسب در صورتی که زبالهها دارای
اکتیویته پائین باشند در قعر دریا در محل امنی فرو ریخته میشود.
زبالههای با اکتیویته متوسط:
در جایی
که پسمان دارای اکتیویته متوسط و یا نسبتا بالا باشد، لازم است ابتدا حجم بوسیله
تجهیز در استخرهایی که بوسیله
پلی
اتیلن
پوشش داده شده بارهای اکتیویته صفر در اتمسفر به یک بیستم رساند. سپس
محلول در شبکه فولادی بوسیله افزایش پسمان مخصوص در امثال آن به جامد تبدیل شده و
شبکههای مهر شده در زیر زمین دفن میشود.

زبالههای با اکتیویته بالا:
هر جا که
پسمان ها با اکتیویته بالا باشند مانند آنهایی که در
نیروگاههای هستهای
یا جایی که سوخت مصرف
شده برای جدا سازی اورانیم و پلوتونیوم بازیابی میشوند روش دقیق دفع پسمان بکار
میرود. ابتدا میلههای سوخت رادیواکتیو بالا یا « داغ » برای چندین ماه در زیر آب
نگهداری میشوند تا خنک شده و اکتیویته آنها فروپاشی نماید. سپس عملیات شیمیایی
مشخص برای جداسازی اورانیوم و پلوتونیوم بکار گرفته میشود. مایع باقیمانده تا
حجم کوچکی تبخیر میگردد و در ماتریسی از شیشه قرار میگیرد.
سپس این مواد به
شبکههای فولادی زنگ نزن کوچک انتقال مییابد که در آنها کلسینه شده و در حرارت
بالا در کورههای مخصوصی به شیشه تبدیل میشوند. شبکههای مهر شده در نهایت در عمق
زمین در گودالهای گنبدی که دیواره آنها با ورقههای فولادی زنگ نزن پوشانده شدهاند
دفن میشوند. این مواد به مدت 25 سال در آنجا دفن میشوند که در این مدت کلیه
مواد رادیواکتیو
بجز آنهایی که
نیم عمر
بلند دارند بطور کامل فروپاشی مینمایند.
پس از گذشت پریود فوق پیشنهاد میشود که بستههای دفن شده را در
محلهای عمیق و صخرههای سخت که از نظر
زمین
شناسی
پایدار بوده و دور از جریان آب قرار دارند،قرار دهند.

محل دفع زبالههای هستهای:
محل دفع زبالهای هستهای ، سالهای متمادی مورد مطالعه قرار گرفته است و توجه کلی را
از دفع آنها در اقیانوس و یا در زیر کلاهکهای یخ قطبی به این سو جلب کرده که بایستی
زبالهها را دوباره در سنگهایی قرار دهیم که از آنجا آمدهاند. محلهای سنگی دفع
زبالهها مناسب است، زیرا شانس بهتری دارد که هزاران سال دست نخورده باقی بماند و
فرصت لازم برای عایقسازی زبالهها و در نتیجه واپاشی هستهای آنها به سطح تشعشع
قابل قبول را فراهم آورد. بسیاری از کشور ها در
سال 1998 متعهد شدند که انبارهای زیر زمینی در بسترهای نمکی ، رسی و صخرهای ایجاد
کنند. طبق
این طرح زبالهها نخست در محفظههای خاصی که در مقابل ضربه خوردگی مقاومت هزاران
ساله دارند، قرار میگیرند سپس به انبارها منتقل میشوند.

این گونه انبارهای سنگی باید تخلخل و تراوایی ناچیزی داشته، به دور از زمینلرزه و
یا حوادث طبیعی دیگر باشند. مطالعات انجام شده بر روی ذخیره اورانیوم اکلو در گابن،
گویای آن است که این محل برای چنین کاری مناسب است. نسبت (U )235 در مقداری از اورانیوم کانسار اکلو، بسیار کمتر از میزان
آن در اورانیوم معمولی است و دلیل آن ظاهرا" این است که درحدود 2میلیارد سال پیش
هنگامی که هنوز در عمق زیادی قرار داشته،
واکنشهای طبیعی شکافت
روی داده و
U
235 را بهمصرف رسانده است.
این مسئله موجب تشکیل یک آزمایشگاه طبیعی برای مطالعه واکنشهای فراوردههای حاصل از
شکاف هستهای در سنگ شده است. گرچه نمیتوان اکلو را کاملا با راکتورهای تجاری
مقایسه کرد، اما بر اساس دادههای بدست آمده ، فراوردههای غیر گازی شکافت در آن
روی سطح کانیها رسیده، سایر کانیهای سنگین اطراف جذب شده، فاصله زیادی را از منبع
خود نمیپیمایند و این نتیجه برای تبدیل کردن آن به یک محفظه سنگی زبالههای
هستهای دلگرم کننده است.
همانطور که گفتیم لایه نمک و گنبدهای نمکی جهت دفع زباله های هسته ای مورد توجه
قرار دارند، زیرا وجود آنها نشان دهنده این است که آب فراوانی وجود نداشته است تا
آنها را حل کند،بقایای یک
رآکتور هسته ای
بیش از 2 بیلیون ساله ای در دهه 1970 در آفریقا کشف شد. گمان می رود
این رآکتورها
به طور طبیعی به وجود آمده باشند. امروزه رآکتور طبیعی وجود ندارد زیرا بدلیل
واپاشی چگالی طبیعی
اورانیوم
شکافت پذیر
لازم برای تشکیل یک رآکتور طبیعی سازگار با محیط زیست به کمتر از میزان مورد نیاز
رسیده است.
عکس فوق
فسیل رآکتور 15 واقع در
آکلوی
گابون است.
اکسید اورانیوم
باقیمانده همانند سنگ زرد باقی مانده است. امروزه از باقیمانده های فعالیتهای
اوکلو
برای بررسی پایداری
ثابت بنیادی
در
زمانها
و
فواصل
کیهانی و پیشرفت بیشتر برای یافتن راه حل
زباله های هسته ای
ساخت بشر استفاده می شود.

پیامد
های عدم توجه به دفع صحیح زباله
اگر مقررات بهداشتی زیست محیطی به طور کامل رعایت نشود قطعاً مشکلات جبران ناپذیری
را در سطح جامعه ایجاد میکند؛ بر اساس مطالعهای که توسط سازمان جهانی بهداشت (WHO)
صورت گرفته است عدم توجه به جمع آوری و دفع مواد زائد، 32 نوع مشکل زیست محیطی را
در جامعه به وجود آورده است.تكنیك جمع آوری، حمل و نقل و دفع زبالههای شهری با
توجه به قدمت تاریخی، اهمیت ویژه بهداشتی، اقتصادی و علیرغم همه موفقیتها در علوم
و تكنولوژی از پیشرفت چندانی برخوردار نیست. ازدیاد جمعیت و توسعه صنایع و نیز
رابطه مستقیم آنها با افزونی زبالههای شهری و صنعتی مسائل بغرنجی را بوجود آورده
كه هم اكنون در بعضی از شهرهای كشورما بهصورت بحرانهای زیست محیطی مطرح میشود.
در حال حاضر امر جمع آوری و حمل این مواد در بسیاری از شهرهای كشور بهصورت غیر
بهداشتی انجام شده و در بسیاری از موارد از تكنیكهای بسیار قدیمی
برخوردار است. افزایش بهای ماشین آلات و هزینههای حمل و نقل زباله و نیز كمبود
داوطلبان كار در این حرفه از یك سو و بهره گیری غیر اصولی از بازیافت مواد زائد و
عدم آگاهی و توجه مردم به این مسئله مهم بهداشتی از سوی دیگر، همواره بر این مشکل
میافزاید. شیوع بیماریهای خطرناك از طریق انتشار مگس، موش و دیگر حیوانات موذی،
مشكلات زبالههای بیمارستانی، ورود سموم و فلزات سنگین در زنجیرههای غذایی از طریق
استفاده غیر صحیح از كودهای كمپوست و نیز اشاعه آلودگی در محیط توسط كارگران شاغل
در این حرفه مسئلهای است كه ضرورت توجه به آن از طریق یك برنامهریزی صحیح بهخوبی
احساس میشود. بنابراین اهمیت بهداشتی و اقتصادی دفع بهداشتی زباله با توجه به نوع
مواد و ویژگی روشهای دفع در كشور ما و سایر كشورهای جهان سوم از جمله مطالبی است
كه در این مقاله مورد بحث قرار میگیرد.
گردآوری و ترابری زبالههای شهری
جمعآوری و حمل و
نقل زباله یکی از مهمترین عملیات مدیریت مواد زاید جامد است. طبق محاسبات انجام
شده حدود ۸۰ درصد کل مخارج مدیریت مواد زاید جامد مربوط به جمعآوری زبالهاست. که
درصد بالایی از این مقدار مربوط به حقوق کارگران و نیروی انسانی است. به عبارت دیگر
اکثریت مخارج سیستم مدیریت مواد زاید جامد فقط صرف حقوق و دستمزد میشود. به همین
جهت اصلاح، بهینهسازی و مکانیزه کردن سیستم جمع آوری و حمل زباله، ضمن تسریع در
عملیات، هزینه و نیروی انسانی کمتری را نیاز خواهد داشت. در ادامه چند مورد از
سیستمهای مختلف جمعآوری و حمل و نقل زباله که هم اکنون در کشور ما رایج بوده و به
عبارتی مناسب تشخیص داده شدهاست، به اختصار، بیان میشود:
-
کاربرد وانتها در حمل و
نقل زباله: استفاده از وانتهای حمل زباله که طی چند سال اخیر در بسیاری از
شهرهای کشور معمول گردیده روشی است که زباله مستقیماً از کوچه و خیابانهای
باریک برداشته شده و به ایستگاههای انتقال، حمل میگردد. توصیه صریح در
استفاده از وانتها منحصر به نواحی و محلههایی از شهر است که امکان تردد
برای کامیونهای بزرگتر نباشد.
-
سیستمهای جمعآوری زباله با
کانتینرهای ثابت :
(S.C.S (Stationary
Container System :
در این روش کانتینرهای مستقر در اماکن تولید زباله بوسیله مردم و یا مامورین
شهرداری بارگیری میشوند. سپس کامیونهای ویژه حمل زباله، طبق برنامه از
پیش تعیین شده به محل استقرار کانتینر حرکت نموده و پس از تخلیه زباله در مخزن خود،
کانتینر را در محل اصلی مستقر مینمایند. زبالههای تخلیهشده از کانتینرها به
ایستگاه انتقال، ترمینالهای زباله و یا محلهای دفع منتقل میشوند.
روشهای دفع زباله
دفن زباله
دفن در
خاکچال
آخرین عنصر موظف در سیستم مدیریت مواد زاید جامد و سرنوشت نهایی تمام مواد زایدی
است که ارزشی ندارند و باید دور ریخته شوند. به عبارت دیگر دفن یک گزینه حتمی و
اجباری است. دفن بهداشتی روشی مهندسی جهت دفن مواد زاید جامد در زمین، جهت ممانعت
از آسیب زدن به محیط زیست میباشد. در این روش زایدات در لایههایی با ضخامت مناسب
پخش شده و فشرده میشوند و در انتهای هر روز با خاک پوشانده میشوند. بر اساس تجارب
بدست آمده گذشته، در کشورهای پیشرفته و سایر جوامع، دفن بهداشتی در زمین اغلب به
عنوان اقتصادیترین راه حل دراز مدت برای مشکل مواد زاید جامد انتخاب شدهاست
.
اگرچه خاک مهمترین
و گستردهترین صافی فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آ بها، بازیافت کننده ضایعات و نیز
دریافت کننده بسیاری از مواد میباشد لیکن ظرفیت آن محدود بوده ممکن است بسیاری از
مواد سمی و آلایندهها که به خاک افزوده میگردند از نظر تمرکز افزایش یافته و در
نهایت به صورت تهدیدی جدی برای محیط زیست درآیند. عمدهترین مشکل
محل دفن مواد زاید
جامد
شهری،
شیرابه
و گاز تولید شده در اثر تجزیه زبالههای دارای ترکیبات آلی میباشد. در این بین
مهمترین عامل آلودگی آب در محل دفن مواد زاید جامد، شیرابهاست که با ورود به آ
بهای سطحی و یا زیرزمینی مخاطرات بهداشتی و زیست محیطی برای انسان و جانوران ایجاد
میکند.
انتخاب محل
دفن زباله: انتخاب زمين
مورد نياز مناسب براي دفن زباله هاي شهري، مهمترين عمل در دفن بهداشتي محسوب مي شود
كه بايد با دقت كافي و همكاري ادارات و موسساتي چون حفاظت محيط زيست، بهداشت محيط،
سازمان آب منطقه اي، كشاورزي و منابع طبيعي و نيز با تشريك مساعي شهرداري ها انجام
شود. محل دفن بهداشتي زباله بايد حداقل به مدت 25 سال محاسبه شده و در جهت توسعه
شهر نباشد. اين امر هم از نظر ايجاد ترافيك ناشي از رفت و آمد كاميون هاي زباله كش
و هم از نظر مسائلي كه در اجراي عمليات در محل دفن مورد توجه است، حائز اهميت است.
انتخاب نوع زمين براي طراحي دفن بهداشتي زباله و عمليات بهره برداري و نيز ابزار
مورد نياز تاثير بسيار مستقيمي در اين مورد دارد.
روش هاي مختلف
دفن بهداشتي زباله:
روش هاي مختلف
دفن بهداشتي زباله بر حسب موقعيت جغرافيائي، سطح آبهاي زير زميني و ميزان خاك قابل
دسترس جهت پوشش زباله بسيار متفاوت است. قابل ذكر است كه توضيح كامل يكايك اين روش
ها از حوصله اين گفتار، خارج بوده و تنها با شرح كلي روش هاي مسطح، سراشيبي، ترانشه
اي اكتفا مي گردد. توضيح كامل اين روش ها و يا سيستم هاي ديگر دفن بهداشتي زباله در
كتب و مراجع مربوطه موجود است .
از اين روش در مواقعي استفاده
مي شود كه زمين براي گودبرداري، مناسب نباشد در اين روش زباله ها بعد از تخليه
بصورت نوارهاي باريكي به ضخامت 75ـ40 سانتي متر در روي زمين تسطيح گرديده و لايه
هاي زباله فشرده مي شوند تا ضخامت آن ها به 300ـ180 سانتي متر برسد. از اين مرحله
به بعد روي لايه هاي آماده شده قشري از خاك به ضخامت 30ـ15 گسترده و فشرده مي شود.
اغلب در موارديكه مقدار كمي خاك
براي پوشش زباله در دسترس باشد از روش سراشيبي استفاده مي نمايند. اصولا مساعدترين
منطقه براي عمليات دفن بهداشتي زباله در اين روش، مناطق كوهستاني با شيب كم است، كه
خوشبختانه به وفور در كشور ما يافت مي شود. در اين عمليات جايگزيني و فشردن مواد
طبق روش قبلي صورت گرفته و خاك لازم براي پوشاندن زباله از قسمت هاي ديگر محل تامين
مي گردد.
اين روش در مناطقي كه خاك به
عمق كافي در دسترس بوده و سطح آب هاي زير زميني به كفايت پايين است مورد استفاده
قرار مي گيرد. بدين ترتيب ترانشه هايي بطول 30-12 ، عمق 4ـ1 و عرض 15ـ5/4 متر حفر
مي شود. از اين پس زباله در ترانشه هايي كه از قبل آماده شده است تخليه گرديده و به
صورت لايه هاي نازكي كه معمولا بين 200ـ150 سانتي متر است فشرده مي گردد. ارتفاع
اين لايه ها بايستي حداكثر 5/2ـ2 متر رسيده و و در صورت لزوم با قشري از خاك به
ضخامت 30ـ10 سانتي متر پوشيده شوند.
بازیافت
امروزه مهمترین
شاخصهای زندگی بشر، حفاظت از منابع تولید است. بشر دریافته است که تبعات و پیامد
خسارتهایی که به طبیعت وارد میکند، به مراتب بیشتر از بهرهای است که از آلودن
محیط زیست دریافت میکند. از این رو، با بکار بستن امکانات عملی و علمی میکوشد
کمترین زیان را به طبیعت وارد آورد. امروزه تولید زباله در شهرهای بزرگ مسئله آفرین
شده است.
فرایند تولید زباله که خود ناشی از فعالیت انسان شهرنشین مصرفکننده است و هر روز
نیز او را به مصرف بیشتر ترغیب میکنند، جزء لاینفک زندگی است. بطوری که بطور متوسط
هر انسان شهرنشین روزانه نیم کیلوگرم زباله تولید میکند و چنانچه جمعیت شهرنشین
کشور را سی میلیون نفر تخمین زنیم، روزانه معادل پانزده هزار تن زباله تولید میشود
که دفع این حجم عظیم زباله، چنانچه بطور اصولی و بهداشتی انجام نشود، معضلات جبران
ناپذیر زیست محیطی را بدنبال خواهد داشت.
از سوی دیگر چنانچه با دیدگاه مثبت به زباله بنگریم و عبارت طلای کثیف بر آن نهیم،
زباله مادهای است ارزشمند و قابل بازیافت.
سوزاندن
در ایران با توجه به
کیفیت زبالههای شهری که امکان بهرهوری بازیافت و کودسازی در آنها زیاد است و نیز
با عنایت به وجود زمینهای بایر فراوان در اطراف شهرها که برای دفن بهداشتی زباله
مناسب است، سرمایهگذاری در جهت احداث کارخانههای زباله سوز، توصیه نمیشود. اما
از آنجا که آلودگی بیولوژیکی و عفونی زبالههای بیمارستانی معمولاً بیش از انواع
دیگر زبالهاست، کارشناسان، بهترین روش برای دفع زبالههای مراکز درمانی را سوزاندن
در کورههای زباله سوز، می دانند.
محاسن و معایب
سوزاندن زباله با دستگاههای زباله سوز به شرح زیر خلاصه میشود:
محاسن:
-
این روش موثرترین روش دفع
زبالهاست که در مقایسه با سایر روشهای دفع به زمین کمتری نیاز دارد.
خاکستر باقیمانده به علت عاری بودن از مواد آلی و باکتریها از نظر بهداشتی
مخاطره آمیز نبوده و قابل دفن است.
-
آب و هوا و تغییرات جوی
تقریباً تأثیر مهمی در این روش ندارد.
-
سوزاندن زباله در
دستگاههای زبالهسوز منافع جنبی دیگری نیز دارد نظیر استفاده از حرارت
ایجاد شده برای گرم کردن بویلرها و در نتیجه تولید انرژی.
معایب:
-
این روش در مقایسه با سایر
روشها به سرمایهگذاری و هزینه اولیه بیشتری نیاز دارد.
-
در این روش بو، دود و
آلودگی هوای ناشی از سوزاندن زباله ها عموماً مورد اعتراض مردم است.
-
به پرسنل کارآزموده و
افراد مجرب برای بهره برداری و نگهداری از دستگاههای زباله سوز نیاز است.
-
هزینه نگهداری و تعمیرات
در این روش بیش از سایر روشهای دفع زبالهاست.
-
این روش برای دفع مواد
زاید خطرناک نظیر مواد رادیواکتیو و مواد قابل انفجار روش مناسبی نیست.
بازیافت
سالانه میلیون ها تن زباله آلی دفن یا سوزانده می شود که علاوه بر به وجود آوردن
مشکلات زیست محیطی فراوان، هزینه های کلانی نیز صرف حمل، دفن یا سوزاندن آنها می
شود. روش دفن زباله، علاوه بر مشکلات و خطرات، ورود نیترات ها و سایر مواد آلاینده
به آبهای زیرزمینی و اشغال فضای بیشتر به وسیله مواد زائد را نیز در بردارد. از روش
های خیلی مؤثر در مبارزه و خنثی سازی اثرات نامطلوب زباله ها تبدیل آنها به کود
است. تکنیک تبدیل کود از زباله بطور علمی و عملی در سال های اخیر آغاز شده است، بازیافت به
آمادهسازی
مواد
برای استفاده مجدد گفته میشود. موادی که معمولاً قابل بازیافت میباشند عبارتند از
آهن آلات، قراضه آهن، پلاستیک، شیشه، کاغذ، مقوا و برخی مواد شیمیایی زباله،بازیافت از
بههدررفتن منابع سودمند و سرمایههای ملی جلوگیری میکند و مصرف مواد خام و مصرف
انرژی را کاهش میدهد. با این کار، تولید
گازهای گلخانهای
نیز کاهش مییابد. بازیافت مهمترین مفهوم در
مدیریت پسماند
است.
منشا مواد بازیافتی
یا به عبارتی بازیافتنیها، بیشتر، منازل مسکونی و صنایع هستند. برای آسانتر کردن
امر بازیافت معمولاً دو نوع جداسازی مواد صورت میگیرد که «تفکیک در مبدأ» و «تفکیک
در مقصد» نام دارند. تفکیک در مبدأ در سطح شهر و خیابانها و فروشگاهها از طریق
سبدها و سطلهای جداسازی مواد انجام میشود ولی برای تفکیک در مقصد مکان ویژهای به
نام
مرکز بازیافت مواد
در نظر گرفته شدهاست. در مرکز بازیافت، مواد بازیافتی و غیر قابل بازیابی
دستهبندی میشوند. بسیاری از فروشگاهها و کارخانههای بزرگ مواد زاید مانند
قوطیهای کنسرو، بطریهای شیشهای و روزنامههای باطله را به منظور بازیافت از
مشتری بازخرید میکنند، در تعریفی دیگر میتوان گفت: بازیافت عبارت است از فرآیند پردازش مواد مصرف شده به
محصولات و مواد تازه به منظور جلوگیری از به هدر رفتن مواد سودمند بالقوه
(ذخیرهای)، کاهش مصرف مواد خام، کاهش مصرف انرژی، کاهش آلودگی هوا حاصل از سوختن
مواد و کاهش آلودگی آبها حاصل از تدفین زبالهها در خاک،کاهش مقدار معمول زبالهها
و کم کردن نشر گازهای گلخانهای در مقایسه با تولید خالص. بازیافت یک مولفه کلیدی
در مدیریت مدرن کاهش مواد زائد است. این مولفه ها عبارتند از: کم کردن میزان تولید
زباله، دوباره مصرف کردن و بازیافت زباله. از مواد قابل بازیافت به موارد بسیاری می
توان اشاره کرد از جمله بسیاری از انواع
شیشه ها
٬
کاغذها،
فلزات،
پلاستیک،
منسوجات، آلمینیومهای الکترونیکی مصرف شده در
رایانه ها
و گوشیهای
تلفن همراه.
اما استفاده مجدد از زبالههای زیستی همچون پسمانده مواد خوراکی به عنوان
کود،
بازیافت محسوب نمیشوند. موادی که قرار است بازیافت شوند یا به مرکز جمع آوری این
مواد آورده میشوند از کنار خیابان جمع آوری میشوند و ابتدا دسته بندی شده سپس پاک
میشوند و دوباره پردازشهایی روی آنها انجام میشود تا به مواد تازه برای ساخت
تبدیل شوند اگر چه گاهی اوقات بازیافت در مقایسه با تولید از مواد خام بسیار گرانتر
و مشکلتر است، اما به خاطر استفاده مجدد از همان مواد به صرفه است زیرا که آن مواد
در حالت کلی دارای ارزش ذاتی میباشند و بعضی از مواد نیز دارای طبیعت خطرناکی
هستند مانند
جیوه.
به همین خاطر استفاده مجدد از آنها بهتر است.
بازیافت زباله خانگی

استفاده از زباله بعنوان کود گیاهی
میتوان زباله را طی فرآیندهایی به مواد تقویت کننده خاک یا کود ( کمپوست ) تبدیل
نمود که سرشار از مواد آلی و عناصر مورد نیاز گیاهان است. با مصرف کمپوست میتوان
تا %70 در مصرف کودهای شیمیایی صرفهجویی کرد. هر انسانی که در شهر زندگی میکند،
روزانه بیش از نیم کیلوگرم زباله تولید میکند که بیش از یکسوم آن ، قابل تبدیل به
کمپوست است.
چنانچه جمعیت شهرنشین را 30 میلیون نفر تخمین بزنیم، روزانه معادل پانزده میلیون
کیلوگرم زباله تولید میشود که از این مقدار ، پنج میلیون کیلوگرم آن قابل تبدیل به
کمپوست است.
-
کمپوست
کمپوست یک کود آلی است و حاصل مجموع تغییر و تبدیلهایی است که روی انواع
بازماندههای گیاهی و حیوانی در نتیجه توالی فعالیت گروههای مختلف میکروارگانیسمها
بوجود میآید. تولید کمپوست از زمانهای بسیار دور در کشاورزی سنتی اغلب کشورها با
استفاده از بازماندههای محصولات زراعی و با افزودن فضولات دام و طیور به آنها
متداول بوده است.
امروزه علاوه بر بازماندههای محصولات کشاورزی و دامی ، انبوهی از سایر مواد آلی
بصورت مواد زائد و ضایعات برخی کارخانههای صنعتی و به خصوص کارخانههای وابسته به
صنایع کشاورزی ، زبالههای شهری ، لجن فاضلابها و... در حجم زیاد تولید میشوند که
تجدید سیکل آنها از طریق تبدیل کمپوست و استفاده از آنها بعنوان یک کود آلی هم از
نظر اصلاح خاک و افزایش سطح حاصلخیزی آن و هم از لحاظ جلوگیری از انتشار مواد آلوده
کننده محیط زیست ، امری کاملا ضروری است.

-
ورمی کمپوست
یکی از مهم ترین روش های تولید کود از زباله های شهری بازیافت آن بصورت «ورمی
کمپوست» است. «ورمی کمپوست» محصول تجزیه، تخمیر و فساد مواد آلی موجود در زباله های
مناطق شهری بخصوص خانگی یا زباله های کشاورزی و زراعی است که در شرایط خاص و کنترل
شده تولید می شود.
در این فرآیند، زباله های آلی اعم از ضایعات میوه ها، سبزیجات، ضایعات کشاورزی و
دیگر ضایعات ارگانیک توسط نوع خاصی از کرم های خاکی تحت عنوان
Eisenia Foetida
به نوعی کود تبدیل می شود.
این کرم ها با بلع مواد آلی و دفع آنها از طریق سیستم گوارشی خود موجب تولید نوعی
کود می شوند که از لحاظ میزان عناصر غذایی بسیار غنی بوده از دانه بندی مناسبی نیز
برخوردار است.
عبور آرام، مداوم و مکرر مواد از مسیر دستگاه گوارش کرم خاکی همراه با اعمال خرد
کردن، ساییدن، به هم زدن و مخلوط کردن آن که در بخش های مختلف این مسیر انجام می
شود همچنین آغشته کردن مواد به انواع ترشحات سیستم گوارش مانند کربنات کلسیم، آنزیم
ها و مواد مخاطی، متابولیت های مختلف میکرو ارگانیسم دستگاه گوارشی و بالاخره ایجاد
شرایط مناسب برای سنتز اسیدهای هیومیک در مجموع موادی را تولید می کند که خصوصیاتی
کاملاً متفاوت با مواد فرو برده شده پیدا کرده است، محصول حاصله «ورمی کمپوست»
خوانده می شود و از لحاظ کیفی ماده ای آلی با
PH
تنظیم شده است که سرشار از مواد هیومیک و عناصر غذایی به فرم قابل جذب برای گیاه و
دارای انواع ویتامین ها، هورمون های محرک رشد گیاه و آنزیم های مختلف است.
از لحاظ ظاهری بصورت دانه ای شکل، به رنگ تیره، بدون بوی نامطبوع و دارای قابلیت
عرضه تجاری است.
مزایای «ورمی کمپوست»
از مزایای این کود نسبت به دیگر انواع کودهای موجود می توان به موارد زیر اشاره
کرد:
-
سبک و بی بو بودن.
-
عاری بودن از علف های
هرز.
-
وجود میکرو ارگانیسم های
هوازی مفید مانند «ازتوباکتر».
-
بالابودن میزان عناصر
اصلی غذایی مانند آهن، روی، منگنز، مس.
-
دارا بودن مواد محرکه
رشد گیاهان نظیر ویتامین ها.
-
قابلیت بالای نگهداری آب
و مواد غذایی و عاری از باکتری های غیر هوازی.
در مجموع این عوامل باعث شده ورمی کمپوست به عنوان مطلوب ترین و بی رقیب ترین کود
آلی برای مصارف کشاورزی، فضای سبز، نشاکاری، گل کاری، سبزی کاری، نهالستان و گیاهان
آپارتمانی و... محسوب شود.
همچنین تحقیقات نشان داده است که کودهای ارگانیک بسیار بهتر از کودهای شیمیایی
هستند و استفاده از آنها باعث کاهش هزینه های اقتصادی می شود و مشکلات عدیده کودهای
شیمیایی نظیر خراب کردن بافت خاک، نفوذ مواد شیمیایی به آبهای سطحی و غذای انسان ها
و حیوانات را به همراه ندارد.
در عین حال می توان به قیمت بالای کودهای شیمیایی و خروج ارز از کشور به عنوان یکی
از معایب این کودها اشاره کرد.
همچنین در زراعت و کشاورزی رایج می توان از این کود به میزان 3 تا 5 تن در هکتار
استفاده کرد ضمن اینکه میزان مصرف در گیاهان گلدانی 5 تا 20 درصد وزن خاک گلدان و
در باغ های میوه به میزان 2 تا 5 کیلوگرم به ازای هر درخت است.
با توجه به فواید فراوان ذکر شده، لزوم گسترش سیستم های تولیدکننده این محصول و
حمایت از تولیدکنندگان آن، یکی از نیازهای مهم کشور می باشد که کمک زیادی در تقلیل
هزینه ها، برای برنامه ریزان و سهولت استفاده برای مصرف کنندگان به همراه دارد.
-
استفاده از زباله و فاضلاب
در تولید گاز زیستی (بیوگاز)
متان یا گاز طبیعی ، محصول میکروبی حاصل از تجزیه بیهوازی مواد آلی به وسیله
میکروب هاست. تولید متان ، یک فرآیند کاربردی وسیع در تجزیه ضایعات آلی است زیرا
این گاز نامحلول بوده و براحتی از سیستم تصفیه خارج میشود. از آنجائیکه این گاز یک
ماده سوختی است، متان تولید شده در سیستم تصفیه میتواند بعنوان منبع انرژی مورد
استفاده قرار گیرد.
بیوگاز مخلوطی قابل اشتعال است که در اثر تخمیر مواد آلی در یک محدوده گرمایی و
PH
مشخص و در شرایط بیهوازی توسط میکروبها بوجود میآید. ترکیبات آن ، شامل 56-55
درصد گاز متان و گازهای دیگر مانند دیاکسید کربن ، نیتروژن و سولفید هیدروژن و
بعضی هیدروکربورهاست.
استفاده از گاز متان حاصل از تخمیر مواد بیولوژیکی حداقل 70 سال پیش در تصفیهخانه
های فاضلابهای شهری اروپا مطرح شده است. ولی استفاده از بیوگاز در ده سال اخیر به
دلیل کمبود انرژی و افزایش قیمت آن، مورد توجه خاص قرار گرفته است.
منبع تهیه بیوگاز
قسمت اعظم فضولات انسانی، حیوانی، گیاهی قابل تجزیه بوده و میتواند تحت شرایط ویژه
تخمیر شده و با تولید بیوگاز، جوابگوی قسمتی از نیازهای انرژی شهر و روستا باشد.
علاوه بر آن با تولید کود بهداشتی و کاهش آلودگی محیط زیست توسط دستگاه بیوگاز در
روستاها دو بحران عمده روستائیان مرتفع خواهد شد. در اروپای غربی ، در دامداریها و
مجتمعهای کشاورزی و تقریبا همه تصفیهخانههای فاضلاب مجهز به دستگاههای بیوگاز
هستند. این واحدها قسمت عمده انرژی مورد نیاز خود را از طریق بیوگاز تامین میکنند.
محاسن استفاده از بیوگاز
1. کنترل آلودگیهای محیط زیست از طریق متمرکز نمودن فضولات انسانی و حیوانی در
مخازن تخمیر و جلوگیری از پراکندگی مواد در محیط زندگی مردم.
2. تهیه کود مناسب و بهداشتی که حاصل از تخمیر فضولات دامی و انسانی میباشد.
3. تولید گاز متان جهت سوخت و ساز ، روشنایی و یا تبدیل آن به انرژیهای مکانیکی
بازیافت مواد صنعتی
بازیافت پلاستیک

ما
غذا ها را با پوشش پلاستیکی می پوشانیم و چاي را در ليوان
پلاستیکی می نوشیم . لباسهایی می پوشیم که در آن الیاف نایلونی و پلاستیکی بکار
رفته است و حتی اشیاء پلاستیکی را با کارتهای اعتباري پلاستیکی می خریم ! ما هزاران
پلاستیک در ساعتهای مختلف
هر
روز مصرف می کنیم.
پلاستیک چیست ؟ پلاستیک یک تولید بی ثبات است و می تواند انعطاف پذیر یا سخت باشد ،
شفاف و یا کدر باشد،
می تواند شبیه انواع طبیعی چوب،
یا ابریشم باشد . پلاستیک در ساختن اسباب بازی و دریچه های قلب استفاده می شود .
امروزه بیش از ۱۰۰۰۰
نوع پلاستیک مختلف وجود دارد. ماده اصلی سازنده پلاستیک نفت و یا گاز طبیعی است .
این سوختهای فسیلی گاهی اوقات با دیگر عناصر ترکیب می شوند مثل اکسیژن یا کلر و
انواع مختلف پلاستیک را می سازند.
پلاستیک واقعا در صرفه جویی انرژی کار آمد است . انرژی کمتری برای ساخت بطری
پلاستیکی سس کوجه فرنگی نسبت به بطری شیشه ای لازم است همین طور انرژی کمتری برای
حمل بطری های پلاستیکی نسبت به بطری های شیشه ای لازم است.
انواع پلاستیک:
-
PET Polyethylene
Terephthalate
بطری های نوشابه و آب معدني و روغنهای مایع
-
HDPE High Density
Poly ethylene
بطری های شیر ، ظرفهای زباله ، بطری های مواد پاک کننده
-
PVC poly Vinyl
Chloride
بعضی بطری های روغن خوراکی ، ظروف بسته بندی گوشت
-
LDPE Low Density
Polythylene
بعضي از ظروف غذا و ظروف نان
-
PP Polypropylene
ظروف ماست، بطری شامپو، نی نوشابه، ظروف مارگارین ، پوشک بچه
-
PS Polystyrene
لیوان یک بار مصرف شانه های کوچک تخم مرغ
-
OTHER هر
نوع دیگر از پلاستیک
بازيافت پلاستیک آسان است. ابتدا باید بدانید که چه نوع پلاستیکی قابل بازیافت است
و فقط آن نوع پلاستیک را جمع آوری کنید. پلاستیکها
فرمولهای مختلفی دارند و باید قبل از بازیافت برای تولید محصولات جدید جدا
شوند. پلاستیک های مخلوط می توانند بازیافت شوند اما به ارزشمندی پلاستیکهای جدا
شده نیستند. زیرا خواص فیزیکی پلاستیکهای بازیافت شده ممکن
است خیلی با هم فرق داشته باشد.
شما باید نوع
پلاستیکی که بازیافت کننده از شما می خواهد را بشناسید. بهتر
است ظرف
را بشوئید و آبکشی کنید و سپس آن را فشرده
کنید. ميتوانيد برچسبهای
کاغذی ظرف را بردارید اما درپوش پلاستیکی آن را دور نیندازید درپوشهای پلاستیکی
معمولاً از انواع مختلفی از پلاستیک ساخته شده اند و بازیافت
مي شوند.
مراحل بازیافت
پلاستیک
پلاستیک چگونه بازیافت می شود؟
برای
بازیافت و تبدیل زباله پلاستیکی به پلاستیکهای بازیافتی چندین مرحله وجود دارد:
-
بازرسی: کارگران زباله های پلاستیکی را به منظور آلودگی مثل سنگ و شیشه و
پلاستیکهای غیر قابل بازیافت در آنها بازرسی می کنند.
-
خرد
کردن و شستن: پلاستیکها را شسته و به قطعات کوچکی تکه می کند.
-
مخزن شناور
سازی: اگر پلاستیکهای بازیافتی با هم مخلوط شده باشند آنها را در مخزن، شناور سازی
می کنند که
در آن برخی از پلاستیکها ته نشین و برخی دیگر شناور می شوند.
-
خشک کردن: تکه های پلاستیک
درخشک کن خشک
می شوند.
-
ذوب
کردن: تکه های خشک شده پلاستیک به داخل قالب تزریق می شوند جایی که گرما و فشار
پلاستیک را ذوب می کند. انواع مختلف پلاستیک در دماهای مختلف ذوب می گردند.
-
صاف
کردن: پلاستیک مذاب با نیروی زیاد به داخل پرده های توری ریز تا هر ماده آلوده
کننده ای را که پس از فرایند شستن باقی مانده خارج کند. پلاستیکهای مذاب سپس به شکل
رشته هایی در می آیند.
-
گرانول
شدن: رشته های سرد شده در آب سپس به گرانول
های یک شکل خرد می شوند.
شرکتهای تولیدی گرانول
های پلاستیکی را برای ساختن تولیدات جدید می خرند . پلاستیک های بازیافتی برای
ساختن گلدان، الوار و صنایع فرش بکار می رود.
بازیافت زباله ای الکترونیکی
بیش از چهار میلیون
کامپیوتر در کشور غیرقابل استفاده است.
در رویا تصور کنید شهرمان را که در آن
تمامی زبالهها به روش بسیار بهداشتی تفکیک و بازیافت میشود تا آنجا که در کنار
سطلهایی مخصوص تفکیک زبالههای تر و خشک، سطلها را نیز برای جمعآوری زبالههای
الکترونیکی اختصاص دادهاند که از طریق آن مردم میتوانند سیستمهای قدیمیخود را
در این جایگاهها قرار دهند که از آنها به روش مطلوب و درستی استفاده شود. اما
اگر از رویا فاصله بگیرم با این حقیقت تلخ روبهرو میشویم که هنوز در کشور ما روش
جمعآوری و بازیافت زبالههای خانگی دچار کاستیهای شدیدی است. متاسفانه اخیرا این
مشکل چندین برابر شده است که به نوعی مسوولان این ماجرا را به
جیرهبندی بنزین و خروج اجباری کارگران افغان از کشور ارتباط دادهاند. به هر حال
مشکل از هر کجا نشات گرفته باشد در مجموع شاهد آن هستیم که در اکثر نقاط پایتخت
گاهی اوقات زبالهها روزها در معابر باقی ماندهاند که علاوه بر ایجاد منظره نه
چندان چشمنواز از نظر بهداشتی نیز برای شهروندان مشکلاتی را به همراه داشته است.
در چنین فضایی که جمعآوری و بازیافت زبالههای خانگی دچار کاستیهای بسیار شدیدی
است به نظر میرسد جمعآوری زبالههای الکترونیکی یک مبحث ناآشنا به حساب آید و این
در حالی است که قانون جمعآوری و بازیافت تجهیزات الکترونیکی و الکتریکی در بسیاری
از کشورها به طور جدی پیگیری میشود.
یک بازیافت خطرناک
پیشرفت روزافزون
علم و تکنولوژی که انواع و اقسام دستگاههای الکترونیکی را در اختیار انسان قرار
میدهد این روزها در کنار راحتی استفاده از چنین دستگاههایی معضلی را
نیز به نام زبالههای الکترونیکی به وجود آورده است. معضلی که رفتهرفته تبدیل به
یک فاجعه خواهد شد چرا که زبالههای کامپیوتری و الکترونیکی جزو زبالههای خطرناکی
به شمار میروند که سالها در طبیعت باقی میمانند و این نکته موجب شده است که
بازیافت این نوع زبالهها در سالهای اخیر مورد توجه اکثر کشورها قرار گیرد. در
همین رابطه گفته میشود یک قانون جدید واردکنندگان و تولیدکنندگان کالاهای
الکترونیکی در انگلیس را مسؤل
بازیافت تولیداتشان میشناسد و به نوعی آنها را
مسؤل اجرای این قانون میداند.
قانون زبالههای تجهیزات الکترونیکی و
الکتریکی(WEEE
)بازیافت زبالههای الکترونیکی به میزان چهار کیلوگرم به ازای هر
نفر را الزامی میکند.
بهموجب این قانون تولیدکنندگان موظفند بودجه طرحهای
بازیافت را تامین کنند و خردهفروشان خدمات بازپسگیری را در اختیار مشتریان قرار
دهند.
قرار بود این قانون در ماه اوت سال
۲۰۰۵
اجرایی شود، اما به علت بروز
مشکلات مهمی به تاخیر افتاد. زبالههای الکترونیکی که دستگاههای پیسی،
کنسولبازی، مایکروویو و ماشین لباسشویی و... را در برمیگیرند امروزه به عنوان
سریعترین منبع تولید زباله در اتحادیه اروپا شناخته شدهاند. تولیدکنندگان
انگلیسی هر ساله
۱/۲
میلیون تن زباله الکترونیکی تولید میکنند که بیشتر آنها
راهی محلهای تخلیه زباله میشوند.
مدیر فروش یکی از شرکتهای معتبر
کامپیوتری درخصوص این قانون میگوید:((در گذشته تمام هم و غم تولیدکنندگان
دستگاههای الکترونیکی، تولید و فروش کالاها به مشتریان بود. اکنون این شرکتها
ناچارند به سرنوشت کالاهای خود پس از فروش بیندیشند.))
قانون
WEEE
با شروع سال جدید
وارد کتاب قانون شده است و براساس آن خردهفروشان کالاهای الکتریکی ملزم هستند
خدمات رایگان بازپسگیری براساس نظیر به نظیر ارایه کنند، یا در بودجه گسترش مراکز
جمع آوری قانون زبالههای تجهیزات الکترونیکی و الکتریکی
(WEEE)مشارکت
کنند.
شرکت
Comet
که یکی از بزرگترین خردهفروشان کالاهای الکتریکی انگلیسی به شمار
میآید نیز جزو شرکتهایی است که بودجه ارتقای تاسیسات بازیافت محلی را تامین
میکند. مدیرعامل این شرکت این قانون را ابتکاری مثبت دانسته که سبب میشود امکان
بازیافت زبالههای الکتریکی برای مشتریان به روش بسیار آسانی صورت گیرد.
این
قانون همچنین تولیدکنندگان را ملزم میکند به یکی از
۳۷
طرح رعایت اصول توسط
تولیدکنندگان که در انگلیس دایر است بپیوندند. این طرحها تحت نظارت سازمان حفاظت
محیط زیست قرار دارد و از طرف شرکتها مبادرت به جمعآوری و بازیافت زبالههای
الکترونیکی میکند.
یک مسؤل شرکت هیولت پاکارد
(HP)
نیز میگوید:«مسؤلیت ما
براساس میزان فروش برآورد میشود.» میزان فروش شرکتها به سازمان حفاظت محیط زیست
اعلام و این سازمان فروش کلی تولیدکنندگان بزرگ را محاسبه کرده و درصد مسؤلیت هر
شرکت را مشخص میکند. اما قانون اتحادیه اروپا، فاقد مشوقهایی است که در ژاپن به
تولیدکنندگان ارائه میدهد. در ژاپن در مقابل تولیدکنندگان، رویکرد فردیتر اعمال
میشود. در این شیوه، شرکت(اچپی(
HP
مسؤل فروش و بازیافت تمام کالاهای
الکترونیکی نیست و فقط مسؤلیت تجهیزات (اچ
پی
( HP
را برعهده دارد. این شیوه
مزایای زیستمحیطی دیگری نیز دارد. بیشترین تاثیر زیست محیطی در ساخت کالاها
مربوط به مرحله طراحی است. اگر طراحی کالاها طوری باشد که در پایان عمر کالا
بازیافت آنها بهتر شود مزایای اقتصادی نیز دربردارد.
برنامه محیط زیست
سازمان ملل سال گذشته پیش از برگزاری «کنفرانس جهانی زبالههای خطرناک» در کنیا
اعلام کرد، سالانه
۲۰تا۵۰میلیون
تن زباله الکترونیکی در جهان تولید میشود. سهم
رایانهها، تلفنهای همراه و برخی دستگاهها که چند ماه پس از تولید بلااستفاده
میمانند، در بین زبالههای شهری کشورهای توسعهیافته، به سرعت در حال
افزایش است.
در این گزارش آمده است
که
۵۰
تا
۸۰
درصد از زبالههای الکترونیکی گردآوری شده برای بازیافت در ایالات
متحده آمریکا به برخی کشورهای در حال توسعه همانند چین، هند و پاکستان صادر
شدهاند. این امر محیط زیست این کشورها و نیز مردان، زنان و کودکان محلی در این
مناطق را در معرض انواع مواد سمیقرار داده است.
بنابراین گزارش، مراکز
بازیافت در کشورهای در حال توسعه به مراکز تامین مواد برای صادرات زباله مبدل
شدهاند. در این مراکز کالاهای الکترونیک در شرایطی بسیار نامنظم و ناایمن بازیافت
شده و مورداستفاده مجدد قرار میگیرند. به طور مثال در شهرهایی همانند گویا در
چین، دیدن صحنههایی چون سوزاندن مواد پلاستیکی و انواع سیمها یا ایجاد کورههای
ذوب فلزات بازیافتی در فضای باز، امری کاملا عادی است. در این مراکز وانها و
انواع
ظروف دیگر انباشته از اسید، برای جداسازی طلا در کناره رودخانهها به چشم میآید و
نیز باتریها و لولههای سربی که حاوی تشعشعات مضری است و در مونیتورها و
تلویزیونها به کار میروند، با وجود پراکنده شدن انواع مواد خطرناک مانند سرب، در
نهایت کالاهایی هستند که ارزش تجاری چندانی ندارند و به قیمتی بسیار ارزان عرضه
میشوند. در این مراکز گلولههای پودر جوهر مورد استفاده در چاپگرها با دست از
یکدیگر جدا میشوند که ابرهایی از غبار این پودرهای مضر در هوا منتشر میکند در
حالی که کارگران شاغل در این مراکز نیز عمدتا زنان و کودکانی هستند که بدون ماسک یا
هر وسیله ایمنی دیگر به این فعالیتها گماشته شدهاند. به دلیل همین فعالیتها،
آبهای زیرزمینی شهر گویای چین چنان آلوده شدهاند که اخیرا مسؤلین ناچار شدهاند
آب آشامیدنی این شهر را از مناطقی دیگر در فاصله
۳۰
کیلومتری این شهر حمل کنند.
عمر کوتاه تجهیزات کامپیوتری از یک طرف و تنوعطلبی
مردم در استفاده از تجهیزات الکترونیکی جدید سبب شده است که رفته رفته بحث
زبالههای الکترونیکی به مشکل بزرگ دنیا بدل شود. آیا به راستی تولید تجهیزات
الکترونیکی به سادگی صورت میگیرد که بخواهیم برای بازیافت آن کار جدی انجام
ندهیم؟ طبق یک تحقیق انجام شده گفته میشود برای ساخت یک مانیتور ساده علاوه بر
مواد
اولیه مورد نیاز در حدود
۲۴۰
کیلوگرم سوخت،۲۲
کیلوگرم مواد شیمیایی و
۱۵۰۰
لیتر آب
نیاز است و با توجه به این مساله به نظر میرسد استفاده مجدد از وسایل کامپیوتری
میتواند تا حد زیادی موجب صرفه جویی در مصرف مواد طبیعی شود. به گفته بسیاری
از کارشناسان بازیافت بهترین راه برخورد با زبالههای الکترونیکی به ویژه تجهیزات
کامپیوتری است. چرا که یک کامپیوتر قدیمی که دیگر قابلترفیع نباشد را میتوان به
طور کامل بازیافت کرد و این بازیافت در تمامی قطعات صورت میگیرد قطعاتی همچون
شیشه مانیتور، پلاستیک کیس، مس موجود در منبع تغذیه، فلزات گران قیمت به کار رفته
در مدارات، مودم یا منابع تغذیه و... میتوانند بازیافت شوند.
اما در کشور ما
درباره زبالههای الکترونیکی چه اقداماتی صورت گرفته است. باقر بحری رییس
کمیسیون سختافزار نظام صنفی رایانهای در پاسخ به این سوال به ایرنا گفته است:«در
ایران بیش از چهار میلیون رایانه از دور خارج شده وجود دارد و این در حالی است که
نه سازمان بازیافت و نه محیط زیست هنوز هیچ برنامهای برای جمعآوری و بازیافت
زبالههای الکترونیکی ندارند و با توجه به این که هر رایانه رومیزی دارای
۳۲
درصد
پلاستیک، نزدیک به هفت درصد سرب،
۴۱
درصد آلومینیوم،
0/0061درصد
طلا، 0/2
درصد
آهن، 0/981درصد
نقره و مقادیری فلزات سنگین و خطرناک مانند کادمیوم، جیوه و
آرسنیک است، میتوان محاسبه کرد بازیافت چهار میلیون رایانه، به جداسازی چه حجم
عظیمی از عناصر ارزشمند و عناصر خطرناک خواهد انجامید که میتواند علاوه بر صرفه
اقتصادی، جلوی خطرات زیست محیطی را نیز بگیرد. بنابراین دفن یا سوزاندن این
زبالهها سبب ورود عناصر سنگین به آبهای زیرزمینی و گازهای سمی به محیط زیست
میشود. در سطح دنیا به لزوم تفکیک زبالههای الکترونیکی از دیگر زبالهها
اهمیت جدی داده میشود ولی متاسفانه وجود مشکلات متعدد در تفکیک و بازیافت
زبالههای خطرناک در ایران مانع طرح مسایلی همچون زبالههای الکترونیکی میشود.
رییس کمیسیون سخت افزار نظام صنفی رایانهای معتقد است: ((باید برنامههایی
برای استفاده مجدد از قطعات از دور خارج شده تدوین کرد; به عنوان مثال میتوان از
قطعات و مدارهای الکترونیکی در کارگاههای آموزشی و مدارس برای افزایش توان مهارت و
یادگیری بهره برد. به این طریق شاید بتوان جلوی هدر رفتن بخش زیادی از سرمایه ملی
را گرفت. چون قطعات الکترونیکی دارای عمر طولانی و پرهزینه است و میتوان از
آنها حتی در ساخت اسباب بازی نیز استفاده کرد.))
بحری در ادامه تصریح
میکند: ((عمر مفید رایانهها در دنیا سه سال است ولی ما به ناچار از آنها
بیشتر
استفاده میکنیم. یکی از مسایلی که باعث از دور خارج شدن رایانهها میشود، ورود
مداوم نرم افزارها و برنامههای به روزی است که رایانههای مدل پایین قادر به اجرای
آنها نیست. به عبارت دیگر به ظاهر عمر رایانه به پایان رسیده است، در حالی که از
بسیاری قطعات و اجزای آن میتوان استفادههای مفید دیگری کرد. اما متاسفانه ما
برای استفاده مجدد از رایانههای از دور خارج شده هیچ برنامهای نداریم; حتی
بسیاری از ادارهها و سازمانها به این وسایل به چشم زباله هم نگاه نمیکنند و بخش
عظیمی از اداره و سازمان را به انبار کردن این نوع رایانهها اختصاص دادهاند.))
به
اعتقاد بحری رایانه به صورت اجزای تفکیک شده وارد ایران میشود و طبق برآوردها طی
چند سال اخیر هر ساله یک میلیون و
۲۰۰
هزار تا یک میلیون و۵۰۰
هزار رایانه در
ایران مونتاژ شده است و با توجه به این که از سال۱۳۷۰
رایانه وارد ایران شده و
اولین محموله تقریبا شامل
۱۰
هزار رایانه بوده است، میتوان محاسبه کرد که تاکنون
به طور تقریبی چند رایانه وارد ایران شده است و از این تعداد چه میزان از دور خارج
شدهاند.
رییس کمیسیون سختافزار نظام صنفی رایانهای میگوید: ((با توجه به
اهمیت بازیافت زبالههای الکترونیکی، بعضی شرکتهای بزرگ خود موظف به بازیافت
کالاهای تولیدیشان شدهاند. مثلا (اچ پی
HP
) در ژاپن، هنگام فروش کالا مبلغی را
نیز به عنوان بازیافت میگیرد تا بعد از اسقاطی شدن کالای الکترونیکی، آن را بار
دیگر وارد چرخه بهرهوری کند; متاسفانه از آنجا که اکثر نمایندگان این شرکتها در
ایران، نمایندگان غیرمستقیم و با واسطه هستند، بنابراین ارائه این خدمات شامل کشور
ما نمیشود.
این روزها در گشت و گذار کوتاهی در شهرمان میتوانیم به سادگی
علاوه بر صدها مغازه عرضه تجهیزات الکترونیکی و کامپیوتری دهها پاساژ اختصاصی را
نیز مشاهده کنیم که در طول فعالیت روزانه خود مشغول فروش هزاران قطعه و لوازم
الکترونیکی هستند که در کنار آن به سود هنگفتی نیز خواهند رسید. اما متاسفانه نه
فروشنده و نه خریدار هیچکدام در لحظه معامله به این مساله فکر نمیکنند که عمر
مفید لوازم فروخته شده به چه میزانی است و پس از چند سال سرنوشت این جنس فروخته شده
چه خواهد شد. به عنوان مثال یک مانیتور ساده کامپیوتر خانگی حامل دو تا چهار
کیلوگرم سرب است که به تنهایی میتواند خطرات و عوارض وحشتناکی به ویژه بر تنفس و
هوش کودکان بگذارد، پس از گذراندن عمر مفید خود به چه سرنوشتی دچار خواهد شد.
البته این مساله را در درجه اول باید مسؤلان ذیربط از جمله نهادی همچون محیط
زیست پاسخ دهد هرچند پس از سالها همهگیر شدن کامپیوتر و لوازم جانبی آن در کشور
هیچ نهادی درصدد پاسخگویی درمورد معضل زبالههای الکترونیکی نبوده و تنها از سوی
مسؤلان محیط زیست گفته شده است که طرحی برای نحوه برخورد با زبالههای الکترونیکی
در سازمان محیط زیست در حال تدوین است و مشخص نیست چه زمانی این تدوین به پایان
خواهد رسید . بنابراین این سازمان هنوز برای مقابله با زبالههای الکترونیکی
برنامهای در دست ندارد و این یعنی این که متاسفانه باید شاهد آن باشیم که این
زبالهها نیز با دیگر پسماندها دفن شوند و از آنجا که در ساختار این زبالهها
فلزات سنگین و مواد شیمیایی بسیار سمی وجود دارد رفته رفته این مواد به آبهای
زیرزمینی نفوذ خواهند کرد و آن فاجعهای که بیمش میرود گریبان مردم را خواهد
گرفت.
بازیافت فلزات
فلزات کهنه و قابل
بازیافت به دو دسته ی بزرگ تقسیم می شوند .
۱- فلزات
باترکیب آهن (آهنی)
۲-فلزات بدون
ترکیب آهن
گروه اول : این گروه شامل فلزاتی می شوند که در ترکیب اصلی آن ها ، آهن به کار رفته
باشد .
این گروه در جاهایی
مانند : بدنه ماشین های کهنه ، ابزار های خانگی ، فلزاتی که در ساختار و اسکلت
ساختمان به کار می روند ، ریل های راه آهن و . . . به کار می روند .
در کشور ما ، این
دسته از فلزات نیز مورد توجه قرار گرفته و در صنعت ایران نقش مهمی دارد .
باز یافت آهن و
استیل (Iron and
Steel)
از
جمله محصول تصفیه شده آهن که بیشترین و گسترده ترین استفاده را در میان فلزات دارد
، فولاد می باشد و بازیافت آهن و فولاد فعالیت مهمی در سراسر دنیا است
، محصولات آهن و فولاد
در بسیاری از ساختار ها و کاربردهای صنعتی مانند: دستگاه ها، پل ها، ساختمان ها،
مخزن ها، اتوبان ها، خودروسازی ها و ا بزارها به کار می رود.
هم اکنون ذوب آهن
های ایران به دو روش کاهش سنگ معدن آهن (که بیشتر آن هماتیت Fe2O3
است.) به وسیله ذغال کک در اصفهان و کاهش مستقیم توسط گاز طبیعی در اهواز و مبارکه
در حال فعالیت است .
کاهش سنگ آهن در
کوره بلند : تهیه آهن از سنگ معدن آن شامل واکنش های اکسایش- کاهش است که در کوره
ای به خاطر ارتفاع زیادش کوره بلند نامیده می شود ، انجام می گیرد . بلندی این کوره
بین 24 تا 30 متر و قطر پهن ترین بخش آن 8 متراست . مجموعه واکنش های انجام یافته
درون کوره بلند به طور خلاصه کاستن اکسید آهن به وسیله گاز منواکسیدکربن است که این
فرایند به تولید فلز ناخالص می انجامد .
در کوره های بلند
آهن حاصل به صورت چدن مذاب به پایین کوره سرازیر می شود . سپس از طریق دریچه های
کناری خارج می شود . چدن حاصل از کوره ی بلند ، به علت ناخالصی های زیادی ( از جمله
این ناخالصی ها می توان کربن در حدود 5 درصد ، سیلیسیم در حدود 1درصد ، منگنز در
حدود 2درصد ، فسفر در حدود 3/0 درصد و گوگرد در حدود 4/0 درصد را نام برد .) که در
آن وجود دارد شکننده و نا مرغوب است. و به همین دلیل بخش اعظم آن برای ساختن فولاد
به کار می رود . در این کوره ها بیشتر ناخالصی ها را از طریق اکسایش حذف می کنند.
یک روش امروزی برای تبدیل چدن به فولاد استفاده از کوره بازی اکسیژن است . در این
روش گاز اکسیژن را از طریق یک لوله مقاوم در برابر گرما به سطح آهن گداخته می دمند
. بخش اعظم کربن تا مرحله تولید CO
می سوزد و این گاز در دهانه خروجی کوره آتش می گیرد و به CO2
مبدل می شود . مقدار کربن در فولاد های معمولی به 35/1 درصد می رسد .
با توجه به اهمیت
بازیابی آهن از آهن قراضه ، بخش مهمی از فولادی که تهیه می شود ، از دمیدن اکسیژن
در کوره ای که حاوی چدن و آهن قراضه است تهیه می کنند . بنابراین در این نوع کوره
ها جهت تولید فولاد باید مقدار زیادی از آهن قراضه در کوره وجود داشته باشد .
برای آشکار نمودن
اهمیت آهن کهنه در تولید فولاد آماری را از مقدار سنگ آهن ورودی و مقدار آهن قراضه
را که در کوره ها استفاده می کنند ، مطرح می کنیم :
سنگ آهن مورد
نیاز سالانه در حدود 5 ملیون تن ( که بیشتر آن منگنیت Fe3O4
) که بخش اعظم آن از معادن گل ِ گهر سیرجان و چادر ملوی کرمان تأمین و از طریق
راه آهن به مجتمع منتقل می شود و پس از آسیاب کردن و مخلوط کردن با آب آهک ،
گرما دادن و گُندله سازی ( تبدیل ذره های ریز به ذره های گلوله مانند ، درشت تر
و تا حدودی متخلخل ) به کوره های کاهش مستقیم منتقل می شود .
سالانه در حدود 700 هزار تن آهن قراضه ورودی کوره های فولادسازی مجتمع است .
بازیافت آهن و
استیل به روش ذوب کردن و دوباره قالب گیری کردن و در آوردن به فرم نیم تمام (که
این فرم در تولید محصولات جدید استیلی به کار می رود ) انجام می شود ؛ زیرا از لحاظ
اقتصادی مقرون به صرفه است. قطعات بازیافتی آهن از دو دسته بزرگ به وجود می آید .
دسته اول شامل قطعات بازیافتی خانگی است که در زباله ها وجود دارد.
دسته دوم شامل قطعاتی می شودکه حاصل عملیات کارخانه ای ، برای ساخت فولاد است
.
این
گروه را توسط ماشین هایی به کارخانه ذوب آهن می برند و آن ها را دوباره بازیافت می
کنند . البته بدون وجود کارخانه ای که فولاد بسازد ، قطعات بازیافتی به وجود نمی
آید. این قطعات می توانند حاصل تراشکاری هم باشند و چون ترکیبات این مواد شناخته
شده است ، بازیافت آن ها نیز آسان است .
یکی دیگر از منابعی که درصد زیادی از فلزات بازیافتی را تشکیل می دهد، بدنه
خودروهای فرسوده است که ساختار فولاد آنها ویران شده و از بین رفته است. در کشور ما
نیز این منبع ، مورد توجه زیادی قرار گرفته است .
تنوع و گستردگی محصولاتی که از آهن به وجود می آید نسبت به سایر فلزات بیشتر است
و به همین دلیل، ساختار شیمیایی و عملکرد فیزیکی این محصولات نیز متفاوت است. این
امر موجب می شود که بازیافت این مواد نیازمند آماده سازی بیشر مانند : طبقه بندی ،
گالوانیزه کردن و قله اندود کردن باشد .
در سال 2001 در حدود 45% از مقدار آهنی که برای ساختن خودروها به کار رفته ، از
قطعات آهن بازیافتی بوده است . این مقدار در حدود 13900000 تن بوده است که طبق
آمارهای داده شده می توان با این میزان ، در حدود 14000000 اتومبیل تولید کرد .
تولیدات فولاد کارخانه ای در اثر فعالیّت های شیمیایی و فیزیکی است و اغلب محتوای
این فولاد را عناصری مانند : کربن ، کرومیوم ، کبالت و منیزیم ، مولیبدن ، نیکل ،
سلیکن ، تنگستن و وانادیم تشکیل می دهد. برخی از تولیدات فولاد را با موادی ، برای
جلوگیری از زنگ زدن ، دوام بیشتر ، زیبایی و ... می پوشانند . این مواد عبارت اند
از : آلمینیوم ، کرومیوم ، آلیاژ قلع و سرب ، روی و قلع .
کارخانه های ذوب فولاد ، این قطعات را بر اساس مقدار اکسیژن ، در کوره های دارای
قوس الکتریکی(BOF) و تا حد کمی در کوره های انفجاری(EAF)
، قرار می دهند .
بازیافت آهن و استیل مزایای زیادی را به همراه دارد که می توان حفظ منابع طبیعی ،
صرفه جویی در مصرف انرژی و تمیزی محیط زیست را نام برد .
بازیافت 1 تن فولاد ، حفظ
Kg
1030 از کانی های فلزی آهن ،
Kg
580 ذغال سنگ و
Kg
5 سنگ آهک را به دنبال دارد . همچنین تخمین زده شده است که سالانه ، بازیافت فولاد
باعث ذخیره انرژی الکتریکی 18000000 خانه (در ایالات متحده) می شود .
گروه دوم
: فلزاتی را شامل می شود که در ترکیب اصلی آن ها آهن وجود ندارد .
برای مثال می توان آلمینیوم را نام برد که از آن فویل ها و قوطی های کنسرو می
سازند. فلزات بدون آهن دیگری هم وجود دارند مانند : مس ، سرب ، روی ، نیکل ،
تیتانیوم ، کروم ، کبالت و . . . که نحوه ی بازیافت آن ها در ادامه مورد بررسی قرار
می گیرد .
تعداد این نوع فلزات از فلزات دارای آهن کمتر است . در هر سال در سراسر جهان ،
میلیون ها تن از این فلزات کهنه در کوره ها ذوب می شوند و ناخالصی های آن ها جدا می
شود و توسط افراد متخصص قالب گیری و ریخته گری می شود و به اشکال مختلفی در می آید
آلومینیوم
(Aluminum)
آلومینیوم فراوان ترین فلز و سومین عنصر ِفلزّی است که به مقدار زیاد ، در پوسته ی
زمین یافت می شود. آلومینیوم در طبیعت به صورت «آلومینیوم سیلیکات» پایدارAl(SiO3)3
و آلمینیوم هیدرواکسید
Al(OH)3 وجود دارد . در دوران باستان یونانی ها زاج که یکی از فراوان ترین
کانی های آلومینیوم است را می شناختند و از آن به عنوان داروی قابض در پزشکی و به
عنوان ثابت کننده ی رنگ در رنگرزی استفاده می کردند . با این همه از شناخت
آلومینیوم ، یکصد و هفتاد سال (1827)نمی گذرد .
آلومینیوم هیدرواکسید
(Bauxite)
یک نوع خاک اوره است که در آن عنصر های آلومینیوم بسیار غنی ای وجود دارد . (حدود
50درصد این فلز تشکیل شده است .) البته در این خاک ناخالصی هایی مانند : سیلیس
(SiO2)
، اکسید های آهن و اکسید تیتانیوم(TiO2)
وجود دارد .
آلومینیوم
کشف شده «آلومین» نامیده می شود . آلومین یک ماده ی سخت ، شامل آلومینیوم و اکسیژن
است . چون دمای ذوب آلومین زیاد است ، (در حدود 2050 درجه سلسیوس) الکترولیز آن در
حالت مذاب بسیار دشوار است ؛ به این دلیل آن را در کریولیت
(Na3AlF6) نمکِ مذاب حل می کنند و به این ترتیب مخلوطی به دست می آید که دمای
ذوب (بین 960 تا 980 ) پایین تری دارد . سپس آن را از یک جریان الکتریکی قوی عبور
می دهند تا اکسیژن آن کاملاً جدا شود . البته لازم به ذکر است که کریولیت در
الکترولیز شرکت نمی کند و فقط دمای ذوب را پایین می آورد .
همچنین در این مرحله انرژی زیادی صرف می شود .
برای تولید
Kg1
آلومینیوم ،
Kg6
بوکسیت
(Bauxite)
،
Kg 4 محصولات شیمیایی و
KW
14 برق نیاز است . در حالی که برای بازیافت آن 5% انرژی لازم است و فقط 5% دی اکسید
کربن تولید می کند . جالب است اگر بدانید که مقدار انرژی که از بازیافت یک قوطی
کنسرو ذخیره سازی می شود ، می تواند یک تلویزیون را به مدت سه ساعت روشن نگه دارد .
محصولات ابتدایی آلومینیوم در دنیا سالانه برا بر با 24000000 تن می باشد . کشوری
که در جهان بیشترین مقدار آلومینیوم را تولید می کند، استرالیا است. البته کشور
هایی مانند: جامایکا ، برزیل ، گینه ، چین و قسمت هایی از اروپا نیز در تولید این
محصول نقش مهمی را ایفا می کنند .
شرکت های بازیافتی اغلب آلومینیوم را به طورمسقیم از شرکت های صنعتی، خریداری می
کنند . بسیاری از کارخانه ها این فلزّات را ذوب می کنند و ناخالصی های آن را جدا
کرده و در قالب های مختلف ریخته گری می کنند .
حجم بیشتری از این قطعات ریخته گری شده توسط کارخانه های خودرو سازی و
هواپیماسازی مصرف می شود و برای ساخت سرسیلندر و مواردی از این قبیل کاربرد دارد .
بسیاری از شرکت ها ، بازیافت قوطی ها را انجام می دهند . بسیاری از این قوطی ها
به صورت ورقه های آلومینیومی بازیافت می شوند و دوباره به صورت قوطی های نوشابه در
می آیند .
آلومینیوم دارای خواصی است که موجب شده ، بیش از اندازه مورد توجه قرار گیرد .
این خواص عبارتند از:
-
کاهندگی آلومینیوم
-
چگالی کم
-
رسانش گرمایی بالا و مقاومت حرارتی بالا
-
سازش پذیری با مواد غذایی
برلیوم
(Beryllium)
برلیوم در مواد بسیاری به کار می رود و خصوصیت های آن مانند : وزن کم و سختی زیاد
باعث شده که مورد توجه قرار گیرد. در سال 2001 آمریکا یکی از سه کشور دارنده کانی
های برلیم بود . این فلز در صنایع نظامی و دفاعی ، هوافضا و مدارهای الکتریکی
متراکم کاربرد بسیاری دارد.
هزینه های زیاد این فلز منجر به این شد تا فقط برای کارهای دقیق مورد استفاده قرار
گیرد .
ترکیباتی مانند : گرافیت (سرب سیاه) ، برنز ( آلیاژ قلع و مس )، فسفر، فولاد و
تیتانیوم می توانند جانشینی برای برلیوم باشند؛ اما فقدان اساسی در عملکرد آن ها
وجود دارد .
در سال 2001 مصرف آشکار برلیم در ایالات متحده حدود 230 تن بوده است .
کاربرد فراوان این فلز بود که موجب شد بازیافت آن مورد توجه بسیاری از کشور ها
قرار گیرد . البته استفاده پراکنده این فلز باعث شده است تا مقدار زیادی از آن به
هدر رود .
(بسیاری از فلزات از جمله برلیوم به دلیل اینکه در کشور ما به طور محدود به کار می
روند ، همچنین مقدار آن کم است و منابع چشمگیری از این فلز در ایران وجود ندارد
بازیافت نمی شوند و به همین دلیل اطلاعات محدودی از بازیافت این فلزات برای ما
وجود دارد .)
کادمیوم
(Cadmium)
تخمین میزان کادمیوم بازیابی شده یا ثانویه به دلایل متعددی کار دشواری است امّا
میزان کلی کادمیوم بازیابی شده در سال 2001 تخمین زده شده است که در حدود 10% تولید
اولیّه دنیا بوده است . بازیافت کادمیوم، صنعت جوان و در حال رشدی است که از هدر
رفتن کادمیوم موجود جلوگیری می کند ؛ چراکه حدود 25% کادمیوم در باطری های نیکل-
کادمیوم به کار رفته است و این باطری ها به سهولت قابل بازیافت هستند . در نتیجه
بیشتر کادمیوم های ثانویه در اثر مصرف این باطری ها و بازیافت آن به دست می آید.
شکل دیگری از کادمیوم که به سهولت قابل بازیافت است، خاکِ دودکش به وجود آمده در
طول گالوانیزه کردن ( روی اندود کردن) قطعات فولاد در کوره های چرخان الکتریکی است
. سایر کاربردهای کادمیوم در موادی است که محتوای کادمیوم آن ها بسیار کم است ؛ در
نتیجه مقداری از کادمیوم موجود از بین می رود .
برای بازیافت کادمیوم ، باطری های بزرگ معمولی را که با وزن بیش از
Kg
2 شامل 15% کادمیوم هستند ، خالی می کنند و کادمیوم آنها را که به شکل صفحاتی و به
طور مستقل هستند به کوره ها می برند و طی فرآیند
"HTMR" با درجه حرارت بالا ذوب می کنند. باطری های مهرشده کوچکتر را با
حرارت کمتر و فرآیند
"HTMR"
ذوب کرده و در قالب هایی می ریزند و به این صورت بازیافت می شود . در نتیجه کادمیوم
ثانویه دارای خلوص 96/99% می باشد که به کارخانه باطری سازی باز گردانده می شود .
کروم
(Chromium)
عمده ترین استفاده کروم در فولاد ضدزنگ است. برای تولید کروم؛ کانی فلزی کرومیت
را درون کوره های ذوب فلزات قرارمی دهند تا فروکروم ساخته شود. آلیاژ آهن- کروم که
از حذف اکسیژن کرومیت به دست می آید، آلیاژ آهن ضد زنگ است . قطعه ای از فولاد ضد
زنگ می تواند به عنوان منبعی از کروم ، جایگزین فروکروم شود . فولاد ضد زنگ مرکّب
از دو طبقه بندی بزرگ است: آستِنیتِک و فریتِک . اسامی مذکور مربوط به ساختار
مولکولی فولاد است و مشخص می کند که کدام
–
در چه مقدار
–
نیازمند نیکل است (آستنیتک) و کدام به نیکل نیازی ندارد (فریتک) . فولاد ضد زنگ
مهمترین منبع بازیافت کروم است و کارخانه بازیافت از این نوع فولاد به عنوان منبعی
از کروم و نیکل استفاده می کند. بنابراین واحد های کروم زمانی که فولاد ضد زنگ
دوباره استفاده می شود ، بازیابی می شوند. مطالعه ی فولاد ضد زنگ نشان می دهد که
17% از محتوای آن را کروم تشکیل می دهد کبالت
(Cobalt)
کبالت کهنه در طول ساخته شدن و یا در اثر کاربردهای زیر به دست می آید:
1- وقتی
که به عنوان کاتالیزور در صنایع شیمیایی یا تولید نفت کاربرد دارد .
2- وقتی
که به عنوان کربیدهای سیمان پوشیده در برش استفاده می شود یا به عنوان ضد سایش به
کار می رود .
3-
وقتی که به عنوان آلیاژ مغناطیسی و ضد سایش کاربرد دارد .
4-
وقتی که به عنوان ابزار های فولادی استفاده می شود.
منابعی که کبالت از آن بازیافت می شود عبارت است از : آلیاژ ها ، کبالت خالص ، پودر
فلزی کبالت و مواد شیمیایی .
مس
(Cooper)
مس از اولین فلزاتی است که مورد استفاده بشر قرار گرفته است و هنوز هم از پر مصرف
ترین فلزات دنیاست. تحقیقات نشان می دهد که ایران بر روی کمربند مس جهانی قرار دارد
که از جنوب شرقی ایران آغاز شده وتا شمال غربی و نواحی آذربایجان ادامه می یابد .
همین امر موجب شده است تا استخراج این فلز نسبت به بازیافت آن بیشتر مورد توجه قرار
گیرد .
گروه مطالعه مس بین المللی در سال 2002 برآورد کرد که میزان تولید جهانی مس تصفیه
شده ی ثانویه 15% کاهش داشته است. طبق مطالعات و تحقیقات 07/3 میلیون تن مس مستقیمأ
از دوباره ذوب کردن قطعات مس بازیابی می شود .
گالیوم
(Gallium)
گالیوم-
آرسنید به شکل قطعه پایه ،حجمی را از فلزّات بازیافتی تشکیل می دهد. در طول تولید
گالیوم ضایعاتی طبق مراحل مختلف خلق می شود. در هنگام تبدیل گالیوم به شمش، اگر
ساختار بلوری خود را از دست دهد یا از حد استاندارد های تعین شده کمتر باشد، آن ها
را دوباره ذوب می کنند تا شمش مورد نظر، به دست آید . پس از تولید این شمش ها آن ها
را بریده و به صورت صفحاتی ( ویفر ) درمی آورند . جنس این ویفر ها نیز گالیوم-
آرسنید است و چون این ماده بسیار شکننده است ؛ ممکن است در هنگام جابه جایی وحمل
بشکند. این قطعات شکسته نیز دوباره بازیافت می شود. محتوای گالیوم این ویفر ها ممکن
است از 1 تا 99 درصد متغیر باشد، زیرا ممکن است در آن ناخالصی هایی مانند: سلیکن،
روغن ها، موم ها، پلاستیک و شیشه وجود داشته باشد .
در هنگام تولید قطعات گالیوم- آرسنید ممکن است بر اثر تراشکاری یا پرداخت کردن،
مقداری از این مواد خُرد شود یا به صورت پودر درآید . برای بازیافت این مقدار ماده
تلف شده ، آن ها را در اسید حل می کنند. سپس با اضافه کردن محلول سوزآور آن را خنثی
می کنند تا رسوب شیمیایی گالیوم را به عنوان هیدرواکسید گالیوم صاف کنند. بعد از
این مرحله دوباره آن را به صورت محلول در می آورند و الکترولیز می کنند تا بتوا
نند 99/99% را بازیافت کنند .
در سال 2001 یک شرکت ژاپنی به نام فُرورُوکاوای اعلام کرد که تکنولوژی بازیابی
گالیوم- آرسنید را به نیم رسانای گالیوم- آرسنید پیشرفت داده. یکی از کاربردهای نیم
رسانای گالیوم- آرسنید در دیودهای پرتو افشان است .
طلا
(Gold)
قطعات محتوی طلا پس از استفاده به صورت شمش هایی در می آیند و عمومأ حدود 13 تا
25 درصد از طلایِ ایالات متحده را تشکیل می دهد. در بسیاری از نواحی دنیا، به ویژه
در مناطقی که مردم را به رسومی مانند داشتن طلا تشویق می کنند؛ مقدار قابل توجهی
طلای ثانویه از جواهرات و زیورآلات به دست می آید .
در ایالات متحده ، در حدود 35% از طلای ثانویه از عملکرد کارخانه ها به دست می
آید و باقیمانده آن از قطعات کهنه ای مانند جواهرات ، مواد دندان پزشکی ، استفاده
در محلول های کارخانه ای و تجهیزات الکترونیکی ، به صورت خرده فلز به دست می آید .
ایندیم
(Indium)
بازیافت ایندیم از سال 1996 به مدت 5 سال کاهش یافت. علت این کاهش را، بالارفتن
غیر معمول قیمت ایندیم بازیافتی بیان کرده اند. در سال 2001 بازیافت جهانی ایندیم
تا 202 تن نسبت به 182 تن در سال 2000 افزایش داشت . حدود 75 % ایندیم در جهان توسط
ژاپن بازیافت می شود که حدود 45% آن از زباله های خانگی بازیابی شد .
سرب
(Lead)
در حدود 79% از سرب موجود در ایلات متحده، از بازیافت 1390000 تن سرب کهنه در سال
2001 به دست آمد که یکی از منابع اصلی آن، باطری های اسید–
سرب است . به این باطری ها ، باطری های حرارتی- نوری نیز گفته می شود که در موارد
زیادی از جمله: تجهیزاتی که انرژی را به صورت مداوم ذخیره می کنند، وسایل نقلیه
عمومی ، ماشین های های صنعتی، وسایل نقلیه معدن و دوچرخه ها به کار می رود .
بسیاری از سربهای بازیافت شده به صورت سرب نرم یا الیاژ های سرب درمی آیند تا
دوباره در باطری های اسید- سرب استفاده شوند. در حدود 87% از سرب بازیافتی در باطری
های ذخیره ای به کار می رود .
منیزیم
(Magnesium)
منیزیم از موادی از جمله : قطعات خودرو ، اجزای هلیکوپتر، دستگاه های چمن زنی و...
بازیافت می شود. منیزیم همچنین در ساختن آلیاژ هایی از آلمینیوم نیز( درصد کمی)
کاربرد دارد و به همین دلیل در بعضی از نقاط دنیا این فلز همراه با آلمینیوم
بازیابی می شود. در حدود نیمی از کاربرد منیزیم در ساخت قوطی ها آلمینیومی است .
چون این دو فلز مشابهت های زیادی با یکدیگر دارند، در بیشتر موارد، باهم به کار می
روند . یکی از راه های آسان جدا کردن این دو فلز از هم ، خراشیدن به وسیله کارد است
. در هنگام این کار ، منیزیم به شکل ورقه های صافی جدا می شود امّا آلمینیوم به
دلیل نرمی به صورت حلقه ای کنده می شود .
برای بازیافت منیزیم آن را در کوره هایی می اندازند که دمای آن در حدود 675 درجه
سانتیگراد است . به دلیل اینکه منیزیم از پایین شروع به ذوب شدن می کند ، باید
مقدار قطعات زیادی در کوره ریخت . در انتها منیزیم مایع به صورت بی ثبات و همراه با
گازهای بازدارنده
–
برای کنترل سوختن آن
–
همراه است . برای ساختن آلیاژ های مورد نیاز در کوره ، به منیزیم ، روی و آلمینیوم
–
به مقدار معیّن
–
اضافه می شود و در این هنگام عمل ذوب کامل می گردد .
منیزیم را پس از دوب به صورت شمش در می آورند یا به صورت پودر در آورده و برای
ساختن آلیاژ های آهن وفولاد به آن اضافه می کنند .( البته در این روش از شمش های
خالص استفاده می کنند ، زیرا استفاده از قطعات ناخالص باعث می شود که محصول نهایی
دارای ناخالصی هایی باشد .) لازم به ذکر است که در روش خرد کردن امکان سوختن منیزیم
نیز می باشد .
منیزیمی که بازیافت می شود ، شکننده است و بسته به مقدار سختی آن در محصولاتی با
ویژگی های متفاوت به کار می رود .
منگنز
(Manganese)
مهم ترین منابع بازیافت منگنز فولاد و آلومینیوم است. در حدود 12% فولاد ، منگنز
است. بازیافت فولاد و آهن در مباحث قبلی توضیح داده شد. در هنگام ساختن فولاد مقدار
زیادی منگنز از بین می رود زیرا در یکی از مراحل به نام کربورزدایی آن را حذف می
کنند و دوباره در مراحل بعدی اضافه می شود .
در کارخانه های بازیافت آلومینیوم طی فرآیندهای ذوب کردن و اکسیژن زدایی از
آلومینیوم، مقدار زیادی از منگنز به هدر می رود و فقط مقدار کمی از آن برای بازیافت
باقی می ماند. در آینده میزان کمی از منگنز می تواند از طریق بازیافت باطری های
سلولی خشک صورت گیرد .
جیوه
(Mercury)
جیوه ثانویه از منابع مختلفی به دست می آید. دیودها ، سؤیچ ها ، ترموستات ها ،
تقویت کننده ها ، آلیاژ های جیوه در دندان پزشکی و باطری ها از جمله منابع مهم ،
برای بازیافت جیوه است . از دیگر کاربردهای مهم جیوه ، کاتالیزور های به کار رفته
در کلرین و جوش شیرین سوزآور است .
مولیبدنوم
(Molybdenum)
مولیبدنوم به عنوان اجزای آلیاژ فولاد ، فولاد ضدزنگ و کاتالیزور در بازار یافت
می شود . در مورد بازیافت فولاد و آهن توضیح داده شد .
گروهی از قطعات قدیمی فولاد دارنده مولیبدین ، کربن و فولاد ضد زنگ است و براساس
مقدار وجود این عناصر به فولاد درجات متفاوتی داده اند. مقدار مولیبدینوم ثانویه
دقیق محاسبه نشده اما در سال 2001 طبق آمار 26700 تن مولیبدینوم در آمریکا بازیافت
شده است .
نیکل
(Nickel)
قطعه فولاد ضدزنگ آستنیک ، بزرگ ترین منبع نیکل ثانویه در ایالات متحده آمریکا است
که در حدود 87% از 101000 تن در سال2001 را شامل می شود و 2% دیگر هم از بازیافت
آلیاژ نیکل است . نیکل در مواردی مانند : محلول های کارخانه ای ، کاتالیزور ها و
باطری ها کاربرد دارد .
از آلیاژ های نیکل می توان نمونه هایی مانند :
آلیاژ نیکل- مس را نام برد که
در حدود 8% از منابع بازیافتی آلیاژ ها را تشکیل می دهد .
1- مونل
ها : گروهی هستند که شامل 65 درصد
Ni
و32 درصد
Cu
هستند .
2- نیکل- نقره : یک نام غلط برای بعضی از آلیاژ های نیکل مانند : نیکل- مس ، نیکل- روی
و نیکل- آلمینیوم است .
- نیکل- مس آلیاژی قوی و پایدارتر از مس است که آن را مطلوب تر برای لوله کشی آب
شور و گرمادادن می دانند .
آلیاژ نیکل- برنج هم برای ساخت میخ ها ، پرچ ها ، پیچ گوشتی ها ، اجزای
دوربین و تجهیزات چشم پزشکی کاربرد دارد .
تایوان بزرگ ترین ملت وارد کننده نیکل است که 11600 تن نیکل رادر سال 2001
خریداری کرد . جمهوری کره نیز در مقام دوم قرار می گیرد و همچنین کانادا و چین در
مقام سوم .
در سال های اخیر بازیافت باطری های قابل شارژِ نیکل- کادمیومِ مورد توجه قرار
گرفت . برای شروع کار در حدود 75000000 باطری جمع آوری و بازیافت شد .
در مارس 2001کمیسیون اروپایی قانونی وضع کرد و در آن ساخت این باطری ها را منع
کرد. به جای این باطری ها، باطری های جدید لیتیومی ساخته می شود که هزینه بیشتری
نسبت به باطری های نیکل- کادمیومی دارد .
گروه های فلز پلاتین
(Platinum-Group Metals)
گروه های فلز پلاتین بیشتر در خودرو ها و کارخانه های شیمیایی به عنوان کاتالیزور
مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین در کارخانه های الکتریکی، دندان پزشکی ها و
جواهر سازی نیز کاربرد دارد.
بازیافت این گروه نقش موثری در اقتصاد دارد و می توان گفت که بیشتر پلاتین موجود
، پس از استفاده، بازیافت می شود .
سلنیوم
(Selenium)
زمانی دیودهای سلنیومی، از منابع مهم بازیافت سلنیوم بودند. یکی از کاربردهای این
فلز در صفحات جذب نور در دستگاه های کپی است که به عنوان منبع امروزی سلنیوم به
شمار می رود .
نقره
(Silver)
در سال 2001 در ایالات متحده آمریکا 1060 تن نقره به ارزش 150000000 دلار بازیافت
شد. نقره در صنایع و جواهرات کاربرد زیادی دارد.
یکی از عواملی که باعث شده نقره در صنایع کاربرد زیادی پیدا کند ، رسانش گرمایی
بالای آن است.
از منابع مهم بازیافت نقره ، می توان جواهرات کهنه ، قطعات الکترونیکی و گرافیت
نوری را نام برد .
تانتال
(Tantalum)
تانتال فلزی است که راحت فرم می گیرد و در بعضی از اسکلت های ساختمان ها به کار می
رود . این فلز دارای مقاومت بالا در برابر اسیدها، یک هادی خوب برای گرما و
الکتریسیته و دارای نقطه ذوب بالا است .
مصرف عمده تانتال
–
در حدود 60% - به صورت پودر فلزی و در صنایع الکترونیک ( به عنوان مثال برای ساختن
خازن ِتانتال ) است . خازن تانتال در تلفن ها قابل حمل ، پِیجِر ها ، کامپیوتر های
شخصی و خودرو های الکترونیکی است. این فلز ، با فلزات دیگر ترکیب شده و به صورت
آلیاژ در صنایع کاربرد دارد. از تانتال برای ساخت سوپر آلیاژ ها - که یکی از کاربرد
آن در موتور جت است
–
استفاده می کنند. در صنعت، فلزاتی مانند : آلمینیوم، رنیوم، تیتانیوم و تنگستن و
زیرکونیوم می توانند جایگزینی برای تانتال باشند، امّا کیفیت آن ها در حد این فلز
نیست.
در سال 2001 مصرف چشمگیر تانتال در مجموع در حدود 550 تن بوده است . این فلز اغلب
از قطعات جدید بازیافت می شود که در کارخانه ها از ضایعات قطعات الکترونیکی و سوپر
آلیاژ ها به دست می آید . در کل بازیافت تانتال از این منابع بسیار کم بوده و دلیل
اصلی آن ، این است که منابع آن هنوز بهبود نیافته است .
قلع
(Tin)
در سال 2001 در حدود 21% از قلع موجود در ایالات متحده آمریکا از بازیافت به دست
آمده بود .
از کاربردهای قلع می توان کارخانه های قلع اندودی و ساخت قوطی ها ، برنج ، برنز و
ساخت فلز لحیم کاری نام برد . مهم ترین منابع بازیافت قلع ، قطعاتی هستند که قلع
اندود شده اند .
تیتانیوم
(Titanium)
قطعات قدیمی تیتانیوم که برای بازیافت استفاده می شود ، اغلب از بدنه هواپیما ها ،
قطعه های زیردریایی ها و مبادله کننده های گرما به دست می آید . تیتانیوم بازیافتی
را در کوره ها ریخته و ذوب می کنند تا به وسیله گرما، قوس خلأ آن از بین برود . سپس
آن ها را به صورت شمش در می آورند .
در کشور های زیادی از جمله : فرانسه ، آلمان ، ژاپن ، روسیه ، انگلستان و ایالات
متحده ، این فلز بازیافت می شود . در ایالات متحده ، بازیافت تیتانیوم در سال 2001
، 13% رشد داشته است . علاوه بر تولید شمش ، این فلز را در ساختن آلیاژ های غیر
آهنی و فولاد به کار می برند . مصرف عمده این فلز در شرکت های فولاد سازی اغلب برای
ساخت "فولاد ضد زنگ" است . در ساخت فولاد ، برای اکسید کردن در اندازه های کوچک،
تیتانیم کنترل می شود. همچنین کربن، نیتروژن و پایدارسازی که صورت می گیرد نیز
کنترل می شود . تیتانیم در هنگام ساخت فولاد اغلب به صورت فروتیتانیم در می آید ،
زیرا نقطه ذوب پایین و فشردگی بالایی را در مقایسه باتیتانیم دارا است .
مصرف آینده از قطعه ی تیتانیم بستگی به تقاضای تولیدات این فلز دارد که توسط
صنایع هوا و فضا صورت می گیرد .
تنگستن
(Tungsten)
در سال 2001 ، تخمین زده شد که در حدود 25 تا 30 درصد از ذخایر تنگستن دنیا از
فلزات بازیافتی بوده است. از تنگستن برای ساختن فیلامِنت ها و الکترود ها برای لامپ
و سوپر آلیاژها استفاده می شود. مهم ترین منابعی را که تنگستن از آن بازیافت می شود
می توان آلیاژها و سوپر آلیاژهایی نام برد که در آن ها تنگستن به کار رفته است .
کاربیدهای سیمانی هم از تنگستن و کبالت ساخته شده اند که این منبع برای بازیافت
تنگستن نیز مورد استفاده قرارمی گیرد. در این موارد کبالت به صورت جداگانه بازیافت
می شود و تنگستن به پاراتنگستن تبدیل می شود و آن هم جداگانه بازیابی می شود .
ایالات متحده در حدود 1080 تن تنگستن ، به ارزش 5/7 ملیون دلار بازیابی کرده است
.
نزدیک به 75% از منابع تنگستن در کشورهای چین (37%)، آلمان (14%)، ژاپن (10%) ،
آفریقای جنوبی (8%) ، روسیه (5%) قرار دارد .
وانادیم
(Vanadium)
بیشتر وانادیم موجود به صورت آلیاژ با فلزات دیگر وجود دارد. وانادیم در حدود 1%
بافلزات دیگر ترکیب می شود و آلیاژ ها را به وجود می آورد. به همین دلیل است که نمی
توان همه آلیاژها را منبعی مناسب برای بازیافت فلز وانادیوم شمرد. همچنین وانادیم
به عنوان یک ماده سرعت دهنده به کار می رود،بر اساس آمارهای تهیه شده در حدود 1%
از کل مقدار وانادیم به عنوان کاتالیزور به کار می رود؛ هر چند این استفاده تنها
منبع بازیافت وانادیوم به شمار می رود .
روی
(Zinc)
در سال 2001 در حدود 30% از کل مقدار روی جهان از طریق بازیافت آن به دست آمده
بود. از منابع مهم بازیافت روی می توان برنج، خاک اوره، ورقه های روی و ضایعات ورقه
های گالوانیزه را نام برد . در حدود 85 % از روی بازیافتی از قطعات جدید و از منابع
مذکور می باشد. و 15% دیگر قطعات کهنه و قدیمی را شامل می شود .
برای بازیافت روی کوره مذاب و کوره های معمولی ، در اندازه های مختلفی وجود دارد
. کوره های ذوب اغلب موادشیمیایی و اکیسد روی را از روی خالص جدا می کنند تا
بتوانند روی خالص را به کارخانه ها دهند .
به دلیل تفاوت های گسترده در عملکرد و محتوای قطعاتی که در آن ها روی وجود دارد ،
فرآیند بازیافت قطعه روی بسیار گسترده می باشد.
اغلب برنج، ضایعات ِرول های روی و گچ های مرده باید دوباره ذوب شوند. در مورد
قطعه فلزی ِغیر آهنیِ مخلوط، از روش های جداسازی با دست و جداسازی آهنربایی استفاده
می کنند.
بیشتر روی بازیافتی از خاک
EAF
به دست می آید. که با ذوب کردن آن روی را جدا می کنند .
زیرکونیوم
(Zirconium)
یکی از منابع برای بازیافت زیرکونیوم، تبدیل کننده های گرمایی هستند. 2% از شمش
های زیرکونیوم از قطعات بازیافتی به دست می آید. این قطعات باید ذوب شوند و ناخالصی
های آن گرفته شود و بعد به صورت شمش در آیند.
استفاده
از ضایعات کارخانههای فراوری مرکبات جهت مصارف غذایی
در دنیای امروز ، استفاده از محصولات ثانویه مرکبات روز به روز اهمیت بیشتری به خود
میگیرد و مخصوصا پس از اختراع ماشینهای آبمیوه گیری به فکر استفاده از تفالههای
کارخانه نیز برآمدهاند. تعیین درجه اهمیت بین تولیدات اصلی و جنبی همیشه امکانپذیر
نمیباشد. بعنوان مثال ، در " گینه " و " ساحل عاج " ، اسانس لیمو اهمیت بیشتری از
لیمو دارد.
از پوست مرکبات روغنکشی میکنند. از قسمت سفید پوست آنها ، ماده
Pectine
استخراج میکنند. از روغنها و تفالههای هسته ، مواد متعدد تهیه میکنند. مهمترین
محصولات جانبی این کارخانهها ، پالپ خشک شده ، ملاس ، پالپ شسته شده ، اسانس و
روغنها هستند. نمونههایی از این محصولات تولید هیسپردین ، نارنجین ، لیمونین ،
آنزیمها ، اسانسها ، ترکیبات شیمیایی طعم دهنده و پکتین هستند.